اینو مینویسم

اینو مینویسم
واسع همون پسری که بیصدا
پوست لبشو با دندوناش میکنه
لبش که خونی میشه
از کسی دستمال نمیگیره
آروم انگشتش رو فشار میده
رو لبش و فکر میکنه
به همه ی تموم شدنهایی
که حتی شروعشون اشتباه بوده
واسه همون پسری که
گوشه های ناخنش رو میکنه
درد از کنار ناخناش پخش میشه
توی انگشتاش
انگشتاش شروع میکنن
به زُق زُق کردن
و فکر میکنه به همه ی روزهایی که
زود شب میشن
و همه ی شبهایی که هیچ جوره
صبح نمیشن
اینو مینویسم
که یادش بمونه "شب حزین و مَه غمین و رَه دراز"
دیدگاه ها (۲۱)

بهترین روز زندگی من روزیستکه تو در میان ناباوری ها می آییکنا...

#بشین_واست_بگم یه سریا دارن میتونن بخرن یه سریا ندارن شرمنده...

چشامو بستم،دستاشو گرفتمگفتم با من قدم بزن،دستامو گرفتو با هم...

ســـــــلام بهترینا❤ یه حرف کوچولو با بعضیا 😊 🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 ...

دیدار اول …

| ازتو تا ابدیت | فصل اول ~ بخش اول ~ چپتر پنجم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط