آن زلف سیاه و قد رعناش نگر

آن زلف سیاه و قد رعناش نگر
شیرینی آن لعل شکرخاش نگر

گفتم که زکوة حسن یک بوسه بده
برگشت و به خنده گفت سوداش نگر

#مولانای_جان
╔ 💗 ══ 🍃ೋ•══╗
@chatre_love
╚══•ೋ🍃 ══ ☂ ╝
دیدگاه ها (۰)

چه دانستم که این سودا مرا زین سان کند مجنوندلم را دوزخی سازد...

یاد تو کنم دلم تپیدن گیردخونابه ز دیده‌ام چکیدن گیردهرجا خبر...

🎥 در اغوش کشیدن مادر و فرزند کانگورو@bornanews_ir

🌸گفتم فراق را به صبوری دوا کنمصبرم زیاد نیست، چرا ادعا کنم؟ ...

پآرت14. دلبرک شیرین آستآد

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط