چشمان من ابرند و دلم مرتع رنج است

گِردش همه جمع‌اند، ولی جان به لبی نیست
تحویل نگیرند مرا هم عجبی نیست

چشمان من ابرند و دلم مرتع رنج است
ابرند و شبی نیست نبارند، شبی نیست

انداخت مرا دور وکسی نیست بگوید
این جام عتیقه است شکستی، حلبی نیست

بی علت و یکباره دلم خون نشد از دوست
نومید شد از وصل، همین کم سببی نیست

این شورشی از سلطه او خسته شد اما
یک ذره به دنبال جدایی طلبی نیست..

#کاظم_بهمنی
دیدگاه ها (۶)

دوست داش تنت

طرح صیانت از عشق

Who are you?

ندارمت

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط