رفتم و زحمت بیگانگی از کوی تو بردم

رفتم و زحمت بیگانگی از کوی تو بردم
آشنای تو دلم بود و به دست تو سپردم

اشک دامان مرا گیرد و در پای من افتد
که دل خون شده را هم، ز چه همراه نبردم

#هوشنگ_ابتهاج
دیدگاه ها (۵۳)

‌شهــریور رو هیچوقت درڪ نڪردمـتڪلیفش با خـودش معلومـ نیستاز ...

‌ایـن روزهـا ابــرےامـ ...!دلــمـ باریـدن میخــواهد تا آسمـا...

هرگز حسد نبردم بر منصبی و مالیالّا بر آن که دارد با دلبری وص...

‌از دیــو و دد ملــولم وانســانم آرزوسـت...#مـولانای_جانhttp...

دلتنگ توام جانا هردم که روم جاییبا خود به سفر بردم یاد تو و ...

.ای فلڪ چند ز بیداد تو بینم آزارمن خود آزرده دلم، با دل خویش...

دستم بگیر نازم بکش که عاشقم و دل شکسته ام از خود مران مرا که...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط