شروعی با لبخند تو

شروعی با لبخند تو:


اون

جین بود

آ.ت: اوا سلام آقای کیم
جین:سلام خانم ا.ت چرا داری گریه می‌کنی
آ.ت:خب راستش.... (دیگه نتونست و اشکاش زاری شدن)
جین:چی شده(نگران)
ا.ت همه چیز رو تعریف کرد
جین:خب الان پس کجا میمونی
آ.ت: حالا پیدا میکنم
از زیر چتر اومد بیرون و گفت:ممنونم بابت همه چیز همیجوریش هم زحمت کشیدید
داشت می‌رفت که جین گفت:وایسا م.میتونی تو این دو ماه پیش ما بمونی
آ.ت:نه آخ...
جین:نه و دلیل ندارد بیا ماشین من همینجاهاست بریم؟
آ.ت:ب باش

توی ماشین:

حتی توی ماشین هم سرد بود اما...
یه چیزی وجود داشت که بند بند وجود ا.ت و جین رو گرم میکرد
سکوت همه جارو گرفته بود اما توی دل جین هزاران حرف بود

تا ا.ت دهن باز کرد و سکوت را شکست...

علامت ا.ت با+
علامت جین با-

+ببین من واقعا مزاحم نمیشم
-این چه حرفیه مطمئن باشید که بچه ها با دیدنت کلی ذوق زده میشن
+لبخند کمرنگی بر لب ا.ت نشست اما یاد اون حرفا افتاد
یعنی الان بی تی اس هم ممنوع کار شده

توی این فکر بود که جین با صدایی آروم گفت : رسیدیم
+آها باشه
چمدون برداشت و جین در رو باز کرد
بچه ها علامت ها رو الان مشخص میکنم
نامی:ن.م
کوکی:ک
جیمین:ج
ته ته:ت
هوسوک:ه
یونگی:ی

ن.م:تو کجا بودی میدونی ساعت چند...
خانم مین؟ تو اینجا...
-بعدا توضیح میدم.... راهیش کن به اتاقم

بلافاصله بعد از اینکه ا.ت رفت شروع کرد به حرف زدن

-ببینید همون‌جوری که خودتون فهمیدید من عاشق این بشر شدم
ی:خوب به ماچ...
-مطمعنم که شما توی این دوماه باهاش اوکی میشیم کل دنیا می‌دونه که ما با این گروه صمیمی هستیم
می‌خوام توی این دوماه با همکاری شما نظرش رو جلب کنم
همه:باشه

داشتن حرف میزدن که یهویی ا.ت از اتاق اومد بیرون

چقدر زیبا شده بود

(عکس لباسش اسلاید ۲)

خ

م

ا

ر

ی