تک پارتی شوگا
تک پارتی شوگا
***************
امروز سالگرد ازدواجمونه میخام شوگا سوپرایز
کنم امروز زود میاد از شرکت منم ی کیک درست کردم
خونه رو تزیین کردم ی لباس خوب پوشیدمو ی آرایش ملایم کردم و منتظر موندم تا بیاد
وقتی صدای چرخوندن کلید شنیدم رفتم دم در
تا شوگا اومد گفتم (_شوگا +ا.ت)
+سالگرد ازدواجمون مبارک
دیدم بدون اینکه نگاه کنه رفت
و درو محکم بس
رفتم باهاش صحبت کنم
+شوگا عزیزم کسی ناراحتت کرده
و با سوزش صورتم بغضم گرفت آره منو سیلی زد (بچه ها این فقط یک فیکه و شوگا همچین آدمی نیس😐🙏)
_اون کی بود جلوی کافه شرکت بغلش کردی هان (عربده)
+م.. منظورت چیه آهان اونو میگی او... اون داداشم بود
که سالها ندیدمش تازه از سوئد اومده بود(باگریه)
_آها فک کردی من با اینا خر میشم از خونه من برو بیروووون(باداد)
+با گریه درو بسمو رفتم تو این سرما نه کاپشنی ن چیزی
رفتم کنار پلی که خیلی باهاش خاطره داشتم تا تونستم گریه کردم
ویو شوگا
_وایسا ببینم اون تاحالا از داداش نگفته بود وای ببین
چ کار کردن برم دنبالش
اما اون کجا رفته
یادم اومد پلی که همیشه ازش تعریف میکرد
رفتم دیدم داره گریه میکنه
عذا وجدان گرفتم(نمیدونم درس نوشتم😐🔪)
رفتم بغلش کردم
دیدم ساکته
خوابیده بود
خیلی کیوت خابیده بود
بردمش خونه تو بغلم گزاشتمش
منم خوابیده بودم و پیشونیشو بوسیدم
و زندگی خوشی داشتن
پایان
خب چرت شد درخواستی داشتین بگین
***************
امروز سالگرد ازدواجمونه میخام شوگا سوپرایز
کنم امروز زود میاد از شرکت منم ی کیک درست کردم
خونه رو تزیین کردم ی لباس خوب پوشیدمو ی آرایش ملایم کردم و منتظر موندم تا بیاد
وقتی صدای چرخوندن کلید شنیدم رفتم دم در
تا شوگا اومد گفتم (_شوگا +ا.ت)
+سالگرد ازدواجمون مبارک
دیدم بدون اینکه نگاه کنه رفت
و درو محکم بس
رفتم باهاش صحبت کنم
+شوگا عزیزم کسی ناراحتت کرده
و با سوزش صورتم بغضم گرفت آره منو سیلی زد (بچه ها این فقط یک فیکه و شوگا همچین آدمی نیس😐🙏)
_اون کی بود جلوی کافه شرکت بغلش کردی هان (عربده)
+م.. منظورت چیه آهان اونو میگی او... اون داداشم بود
که سالها ندیدمش تازه از سوئد اومده بود(باگریه)
_آها فک کردی من با اینا خر میشم از خونه من برو بیروووون(باداد)
+با گریه درو بسمو رفتم تو این سرما نه کاپشنی ن چیزی
رفتم کنار پلی که خیلی باهاش خاطره داشتم تا تونستم گریه کردم
ویو شوگا
_وایسا ببینم اون تاحالا از داداش نگفته بود وای ببین
چ کار کردن برم دنبالش
اما اون کجا رفته
یادم اومد پلی که همیشه ازش تعریف میکرد
رفتم دیدم داره گریه میکنه
عذا وجدان گرفتم(نمیدونم درس نوشتم😐🔪)
رفتم بغلش کردم
دیدم ساکته
خوابیده بود
خیلی کیوت خابیده بود
بردمش خونه تو بغلم گزاشتمش
منم خوابیده بودم و پیشونیشو بوسیدم
و زندگی خوشی داشتن
پایان
خب چرت شد درخواستی داشتین بگین
۶.۰k
۲۵ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.