این روزها کمی درد دارم اما خوبم خیلی

این روزها کمی درد دارم اما خوبم، خیلی!

دارم پوست می اندازم، و چقدر پوست جدیدم را دوست دارم...

بی رنگ  و روست اما حقیقت دارد، مثل آب، مثل آینه!

من به او قول داده ام خودم باشم، به او که اینروزها عجیب خطر میکند به خاطرم...

او خطر میکند که به من بیاموزد دوست داشتن چیزی نیست که من داشته ام!

میخواهم قدم هایم را اندازه ی او بردارم

نه از لرزش زمین میترسم نه از پاهام...

بگویید باران بگیرد،

قدم زدن زیر باران لطف دیگری دارد!
دیدگاه ها (۱۳)

دیدی زخمو از پوستت میکنی چه حالی میده؟اما دردم داره خیلی...ت...

تو مثل شهریور هستیکه تا چشم باز و بسته میشودوقت رفتنت از راه...

از درد کهنه ای که مداوا نمیشودیا میشود گلایه کنم یا نمیشود ا...

دختر ها با عشق اولشان ساده هستندساده می پوشد، ساده می گیرد.....

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

میخواهم در دنیای آرامش غیر درکی خودم غرق بشوم ،چشمانم را ببن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط