نقش شیرین رود از سنگ

نقش شیرین رود از سنگ
ولی ممکن نیست ؛
که خیال رخش
از خاطر فرهاد رود !

جامی *
دیدگاه ها (۱)

حیف از امروز که بی عشق , شب آمد ای عشق کاش خورشید تو آغاز کن...

گنجشک به اولین قرارش نرسید لعنت به تفنگ بادی همسایه ...

جمعه ات به خیرهر کجا هستی به یاد من باشمن با تو چای نوشیده ا...

سال ها بعدقهرمان فیلم کسی نیستکه شهر را از دست هیولای غول پی...

عشق را یک تنه فرهاد شدن ممکن نیستصبر لیلی رخ شیرین نظری می خ...

عاشقی را شرط تنها ناله و فریاد نیستتا کسی از جان شیرین نگذرد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط