حیف از امروز

حیف از امروز
که بی عشق , شب آمد
ای عشق
کاش خورشید تو آغاز کند فردا را ...

محمد علی بهمنی*
دیدگاه ها (۱)

گنجشک به اولین قرارش نرسید لعنت به تفنگ بادی همسایه ...

وقتی چمدانش را به قصد رفتن بست، نگفتم عزیزم ، این کار را نکن...

نقش شیرین رود از سنگ ولی ممکن نیست ؛که خیال رخش از خاطر فرها...

جمعه ات به خیرهر کجا هستی به یاد من باشمن با تو چای نوشیده ا...

کاش بدانی دوست داشتنت خورشید نیست،کاش بدانیدوست داشتنتخورشید...

پنجشنبه ات بخیر ماه بی تکرار من مادرم خیلی دلتنگتم ای کاش بو...

ای نفس

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط