خسته شدم از دردام از خودم از نگاهش از مردم از ادما از همه
خسته شدم از دردام از خودم از نگاهش از مردم از ادما از همه خسته شدم مثل هر بار دیه باز اعصابم بهم ریختو دعوا راه انداختم .. خب من چی کنم چی کردم چی کردم کع الان باید درد بکشم ... دوستام میگن کارمای گذشتمو پس میدم اما فقط منم که میدونم هیچ کاری نکردم اون تقصیر من نبود ....
(۲ سال پیش)
- تو منو به اون عوضیا فروختی
+ اونا عوضی نیستن اونا خیلیم خوبن حداقل بختر از توی روانی
- اره اقا من روانی من دیونه ولی همین دیونه بلندت کرد هنین دیونه وقتی اونا شکوندت پیشت بود
+ چیه حالا میخوای منت سرم بزاری خب نمیکردی اون کارا رو ، مگه مجبورت کردم ؟
- هع ارع راس میگی تقصیر خودمه
- حالام بهترینارو واست ارزو میکنم ...
+ مرسی من بهترینا رو دارم
- امید وارم بهترینات نابودت نکن
+ تو نگران خودت بلش
- خدافس
...+
بعد اون اتفاق من حالم خراب بود مثل همیشه رفتم باشگا اما زیادی داغون بودم .. کیسه داغون سده بود از مشتای من .. همه کپ کرده بودن که یه دختر مگه چقد زور داره که کیسه رو اینجوری کرده ... نوبت مبارزه دو به دو شد .. میددنستم حالم بده میدونستم اگه برم تو زمین شاید نتونم خودمو کنترل کنم .. اما گفتن برم گفتن دارم بهونه میارم رفتم تو زمینو دختره بنده حدا رو تا سر حد مرگ کوبیدم حالش بد شد اما خدا رو شکر اتفاقی براش نیفتاد اما دیه نمیتونست کار کنه چون پاش بدجور اسیب دید بعد اون نتونستم برم باشگا و اون دخترم دیه نتونست کار کنه . اما من که نمیخواستم برم تو زمین بخدا که تقصیر من نبود از اون به بعد همش بد بیاری میارم شایدم بد بیاری تیست شاید تقصیر خودمه زود اعصبی میشم ... اون روز که رفته بودم بیرون اون دختره رو دیدم شرمندع بودم خواستم رامو کج کنم برم کع دستمو گرفت
× سلام
- اوم سلام
× چطوری چرا دیه بعد اون اتفاق باشگا نیومدی
- راستش
× اگه به خاطر اون اتفاقه ضربه تو جدی نبود و پای من اسیب جدی ندید بعد یه ماه اومدم باشگا
- اما آرام ( ارام رفیق این دخترس و یخ جورایی دوست من) اون گفت کع ضربه جدی بوده و تو نمیتونی دیه کار کنی
× واقعا ولی اینجوری نیست
- عا باشه من باید برم ببخشید خدافس
× عا خدافس
گندش بزنن این همه وقت این همه وفت دیه نتونستم کار کنم چون وای خدااااااااا چرا احمق باز در اوردم چرا اون ارام با من این کارو کرد .... دیه نتونستم طاقت بیارم ...
امروز دارم میرم بلشگا سراغش
- به به ارام خانوم
+ وای نارین جون تو اینجا چی نیکنی عزیزم
هلش دادمو یه مشت خوابوندم توی دهنش ... درگیری شد
اومدنو باز همه چیو انداختن گردن من مربیم گفت شاگرد اعصبی مثل تورو نمیخوام
حتی اونم منو ترد کرد بدون این که بدونه اصلا چمه ... چرا کسی نمیپرسه چی شد چرا نمیزارن توضیح بدم ... مثل همیشه شکستم و الان فقط خوابم میاد .. خوب بخوابید :)))
نویسند sa
(۲ سال پیش)
- تو منو به اون عوضیا فروختی
+ اونا عوضی نیستن اونا خیلیم خوبن حداقل بختر از توی روانی
- اره اقا من روانی من دیونه ولی همین دیونه بلندت کرد هنین دیونه وقتی اونا شکوندت پیشت بود
+ چیه حالا میخوای منت سرم بزاری خب نمیکردی اون کارا رو ، مگه مجبورت کردم ؟
- هع ارع راس میگی تقصیر خودمه
- حالام بهترینارو واست ارزو میکنم ...
+ مرسی من بهترینا رو دارم
- امید وارم بهترینات نابودت نکن
+ تو نگران خودت بلش
- خدافس
...+
بعد اون اتفاق من حالم خراب بود مثل همیشه رفتم باشگا اما زیادی داغون بودم .. کیسه داغون سده بود از مشتای من .. همه کپ کرده بودن که یه دختر مگه چقد زور داره که کیسه رو اینجوری کرده ... نوبت مبارزه دو به دو شد .. میددنستم حالم بده میدونستم اگه برم تو زمین شاید نتونم خودمو کنترل کنم .. اما گفتن برم گفتن دارم بهونه میارم رفتم تو زمینو دختره بنده حدا رو تا سر حد مرگ کوبیدم حالش بد شد اما خدا رو شکر اتفاقی براش نیفتاد اما دیه نمیتونست کار کنه چون پاش بدجور اسیب دید بعد اون نتونستم برم باشگا و اون دخترم دیه نتونست کار کنه . اما من که نمیخواستم برم تو زمین بخدا که تقصیر من نبود از اون به بعد همش بد بیاری میارم شایدم بد بیاری تیست شاید تقصیر خودمه زود اعصبی میشم ... اون روز که رفته بودم بیرون اون دختره رو دیدم شرمندع بودم خواستم رامو کج کنم برم کع دستمو گرفت
× سلام
- اوم سلام
× چطوری چرا دیه بعد اون اتفاق باشگا نیومدی
- راستش
× اگه به خاطر اون اتفاقه ضربه تو جدی نبود و پای من اسیب جدی ندید بعد یه ماه اومدم باشگا
- اما آرام ( ارام رفیق این دخترس و یخ جورایی دوست من) اون گفت کع ضربه جدی بوده و تو نمیتونی دیه کار کنی
× واقعا ولی اینجوری نیست
- عا باشه من باید برم ببخشید خدافس
× عا خدافس
گندش بزنن این همه وقت این همه وفت دیه نتونستم کار کنم چون وای خدااااااااا چرا احمق باز در اوردم چرا اون ارام با من این کارو کرد .... دیه نتونستم طاقت بیارم ...
امروز دارم میرم بلشگا سراغش
- به به ارام خانوم
+ وای نارین جون تو اینجا چی نیکنی عزیزم
هلش دادمو یه مشت خوابوندم توی دهنش ... درگیری شد
اومدنو باز همه چیو انداختن گردن من مربیم گفت شاگرد اعصبی مثل تورو نمیخوام
حتی اونم منو ترد کرد بدون این که بدونه اصلا چمه ... چرا کسی نمیپرسه چی شد چرا نمیزارن توضیح بدم ... مثل همیشه شکستم و الان فقط خوابم میاد .. خوب بخوابید :)))
نویسند sa
۴.۷k
۲۷ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.