خاطرات

خاطرات
.
پشت همه‌ی خونه‌های قدیمی یک هویت خاصی پنهان شده،داستان‌هایی توی این خونه‌ها اتفاق افتاده که شاید کمتر تو آپارتمان‌های نقلی وامروزی ما اتفاق بیفته!اما بعد از یه مدت همه‌ی این هویت از بین رفت تقریبا از همون زمان که درخت شاتوت وخرمالوی وسط حیاط تبدیل شد به گلدان شمعدونی پشت پنجره یا بامبوی کنار میز ناهار خوری!یا از همون زمان که پنجره‌های کوچک وبزرگ رو به حیاط و کوچه تبدیل شدن به شیشه‌های یو‌پی‌وی‌سی بی‌صدا.همون وقت که دیگه پاییزی وجود نداشت تا همگی باهم برای زمستون ترشی بار بذارن و زمستونی وجود نداشت تا یخ حوض بشکنن و بهاری هم وجود نداشت که عباس آقا باغبون رو به خونه بیارن تا توی باغچه بنفشه‌های همیشگی رو بکاره و تابستونی هم وجود نداشت که بعد از آبپاشی حیاط روی تخت تو ایوون هندوانه و خربزه بخورن
هویت خونه‌هامون ازوقتی از بین رفت که کرسی‌ها تبدیل به شوفاژ شدن و ترشی خونگی مادر و دمپختک روی چراغ جاشون رو دادن به جوجه چینی و استیک و باربیکیو!یا شاید وقتی از بین رفت که بجای خرمالوی درخت وسط حیاط،آووکادو به بازار اومد و همچنان زمانی از بین رفت که بشقاب‌های گل سرخ جهاز مادر جاشون رو دادن به ظرف‌های سرامیکی مدرن و قابلمه‌های مسی جاشون رو دادن به قابلمه‌های نسوز خارجی!از همون زمان که سماور نفتی جاش رو داد به چای ساز ساخت آلمان و استکان و نعلبکی شاه عباسی جاش‌رو داد به لیوان‌های لوکس با طرح مریلین مونرو و از همه مهم تر چای دم کشیده‌ی روی سماور تبدیل شد به چای کیسه‌ای و نسکافه. هویت خونه‌های قدیمی ما کی از بین رفت،چطوری از بین رفت؟شاید وقتی از بین رفت ک ما از دست خونه‌هامون خسته شدیم،شاید وقتی از بین رفت که دیگه هیچ عروسی و ختنه سروری توی این خونه‌ها برگزار نشد.شاید موقعی از بین رفت که هممون ترجیح دادیم برای یه زندگی آرومتر و به اصطلاح بهتر به آپارتمانای نقلی امروزیمون پناه ببریم!بله درسته ما با پناه بردن به آپارتمان‌های نقلیمون همه‌ی خاطرات ریز و درشت و سبک زندگی‌مون رو و حتی هویتمون رو پشت در آپارتمان‌هامون جا گذاشتیم.از اینجا به بعد هویت برای همون تغییر کرد یعنی برای هممون فراموش شد
ولی هنوز هم دیر نیست حتی پشت پنجره‌های یو‌پی‌وی‌سی هم میشه چای ایرانی دم کرد و خرمالو خورد،هنوز میشه هر از چند گاهی توی قابلمه‌ی مسی غذا پخت و استکان‌های شاه عباسی رو از ته گنجه بیرون کشید،هنوز هم میشه بشقاب‌های گل سرخ مادر رو از انباری در آورد و توش غذا خورد،پس هنوز هم دیر نشده!
هویت رو میشه هنوز هم برگردوند...
آیلار_شریفی
دیدگاه ها (۱۲)

...پاییز ، رسالتش یادآوریِ خاطره هاست . آدم را پرت می کند وس...

داشتنت .....< داشتنت > باید مزه‌یِ توت فرنگی بدهد،یا انارِ گ...

‍ بلدی من را همینطور که هستم دوست بداری؟همینقدر آتش پاره و ج...

روزهایی که زندگی بودند و خاطره شدند😔

من به یک خونه قدیمی تعلق دارم..به یک خونه آجر نمای قدیمی با ...

پارت : ۳۷

پارت 1

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط