چن پارتی جیمین
چن پارتی جیمین
پارت۵
از بار رفتم بیرون تا یکم حالم بهتر شه باورم نمیشد اون داشت شوخی میکرد یا جدی بود اگه واقعا راست میگه چرا تا الان چیزی نگفته بهم تو همین فکرام بودم که جیسو صدام میکرد برگشتم سمتش و اونم بهم گفت بریم تو رفتیم یکم نشستیم و جیمین و جیسو هم مست مست بودن بهتر بود جیسو رو با این وضعیت نفرستم خونه با کمک یدونه از گارسونا که جیمینو تا تاکسی آورد منم جیسو رو آوردم نشستوندیمشون تو ماشین ( نکته: بابای هایون از این خرپولای کره هس و هایون میگه فردا یکی ماشینو بیاره خونه چون بچمون رانندگی بلند نی🗿😂) خلاصه که رفتیم خونه و جیسو رو بردم اتاق مهمون و خوابوندمش رو تخت اومدم بیرون و درو بستم که یهو جیمین جلوم اومد
هایون: جیمین آروم مستی بیا بریم اتاقت
انگار داشتم با دیوار حرف میزدم و محل سگم بهم نمیداد که با گرم شدن و خیس شدن گردنم به خودم اومدم و ....
میدونم خیلی کمه چون شارژ نداشتم انقدر نوشتم 😞
۱۵ تاش کنید فردا پارت شیش رو میزارم🙂
پارت۵
از بار رفتم بیرون تا یکم حالم بهتر شه باورم نمیشد اون داشت شوخی میکرد یا جدی بود اگه واقعا راست میگه چرا تا الان چیزی نگفته بهم تو همین فکرام بودم که جیسو صدام میکرد برگشتم سمتش و اونم بهم گفت بریم تو رفتیم یکم نشستیم و جیمین و جیسو هم مست مست بودن بهتر بود جیسو رو با این وضعیت نفرستم خونه با کمک یدونه از گارسونا که جیمینو تا تاکسی آورد منم جیسو رو آوردم نشستوندیمشون تو ماشین ( نکته: بابای هایون از این خرپولای کره هس و هایون میگه فردا یکی ماشینو بیاره خونه چون بچمون رانندگی بلند نی🗿😂) خلاصه که رفتیم خونه و جیسو رو بردم اتاق مهمون و خوابوندمش رو تخت اومدم بیرون و درو بستم که یهو جیمین جلوم اومد
هایون: جیمین آروم مستی بیا بریم اتاقت
انگار داشتم با دیوار حرف میزدم و محل سگم بهم نمیداد که با گرم شدن و خیس شدن گردنم به خودم اومدم و ....
میدونم خیلی کمه چون شارژ نداشتم انقدر نوشتم 😞
۱۵ تاش کنید فردا پارت شیش رو میزارم🙂
۵.۱k
۲۸ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.