پارت ۷
پارت ۷
رمان: عشق پردردسر
ولی: چرا میری داخل اتاق تلفن صحبت میکنی؟ خدیجه: ولی چیکارش داری خب حالا بگذریم کی بود پسرم کادیر: اسیه بود گفت نگران نباشید خونه ی عمر و سوسن هست با گوشی دوروک زنگ زده بود فکر کردم دوروکه گفتم شاید حتما کار واجب داره رفتم داخل اتاق خدیجه: خب خونه ی داداششه جای دوری که نرفته ولی: اره اما نپرسیدی ببینی دوروک اونجا هست یا نه کادیر: چرا دوروک هم اونجا هست داشتن نگاه فیلم میکردن خدیجه: خب بنظرم اسیه اونجا راحت تره ولی: برای چی خدیجه: خب منظورم اینه که پیش دوروک راحت تره مثلا نمیخواد بزور بدیمش به سرکان کادیر: اره نظر منم همینه بزار اسیه هم مثل عمر ازدواج کنه ولی: پسرم تو از اونا بزرگتری هنوز ازدواج نکردی خب تو عاشق کی هستی بگو ببینم کادیر: هیچکس بابا خدیجه: چرا به بابات دروغ میگی مگه تو عاشق ملیسا نیستی ولی: ملیسا کیه؟ خدیجه: دختر نباحت خانم همون زنی که من پیشش کار میکنم ولی: اها پس پسرم چرا دروغ میگی؟ کادیر: چون نمیخواستم بگم میخواستم بعد باهاش اشنا بشین ولی: خدیجه دفعه بعد خواستی بری پیش نباحت خانم بگو که میخوایم بیایم خواستگاری اسیه کادیر: اخه بابا زود نیست بزار اسیه ازدواج کنه بعد ولی: باشه پسرم ولی اول ازدواج کنن بعد تو برو خواستگاری خوبه اینطوری؟ کادیر: اره بابا
رمان: عشق پردردسر
ولی: چرا میری داخل اتاق تلفن صحبت میکنی؟ خدیجه: ولی چیکارش داری خب حالا بگذریم کی بود پسرم کادیر: اسیه بود گفت نگران نباشید خونه ی عمر و سوسن هست با گوشی دوروک زنگ زده بود فکر کردم دوروکه گفتم شاید حتما کار واجب داره رفتم داخل اتاق خدیجه: خب خونه ی داداششه جای دوری که نرفته ولی: اره اما نپرسیدی ببینی دوروک اونجا هست یا نه کادیر: چرا دوروک هم اونجا هست داشتن نگاه فیلم میکردن خدیجه: خب بنظرم اسیه اونجا راحت تره ولی: برای چی خدیجه: خب منظورم اینه که پیش دوروک راحت تره مثلا نمیخواد بزور بدیمش به سرکان کادیر: اره نظر منم همینه بزار اسیه هم مثل عمر ازدواج کنه ولی: پسرم تو از اونا بزرگتری هنوز ازدواج نکردی خب تو عاشق کی هستی بگو ببینم کادیر: هیچکس بابا خدیجه: چرا به بابات دروغ میگی مگه تو عاشق ملیسا نیستی ولی: ملیسا کیه؟ خدیجه: دختر نباحت خانم همون زنی که من پیشش کار میکنم ولی: اها پس پسرم چرا دروغ میگی؟ کادیر: چون نمیخواستم بگم میخواستم بعد باهاش اشنا بشین ولی: خدیجه دفعه بعد خواستی بری پیش نباحت خانم بگو که میخوایم بیایم خواستگاری اسیه کادیر: اخه بابا زود نیست بزار اسیه ازدواج کنه بعد ولی: باشه پسرم ولی اول ازدواج کنن بعد تو برو خواستگاری خوبه اینطوری؟ کادیر: اره بابا
۴.۵k
۰۶ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.