وقتی مصدومی و اونا نمیدونستن و در کنسرت حالت یه کوچولو بد
وقتی مصدومی و اونا نمیدونستن و در کنسرت حالت یه کوچولو بد میشه و نمیتونی ادامه بدی(علامت ا/ت+ علامت اعضا-)
#درخواستی
#سناریو
(چان)
میاد پیشت و پیشونیت رو بوس میکنه و نگرانت میشه
-ا/ت... حالت خوبه؟ ا/ت اروم باش باشه؟ الان کنسرت رو تموم میکنیم اگه بخای...
+نه.. ادامه بدین... من خوبم....
-چرا بهم نگفتی مصدومی؟! چرا؟
(لینو)
میاد پیشت و دستت رو میگیره که اروم بشینی
-ا/ت خوبی؟
+اره... فکر کنم...
-اروم باش.... اروم باش... یه کاری میکنیم کنسرت رو...
(چانگبین)
وقتی میبینه حالت بده سریع میاد پیشت و یه دارویی برات میاره که حالت بهتر بشه
-اشکال نداره خوب میشی... هرکاری میکنم خوب بشی...
(هیونجین)
انقدر از دستت ناراحت بود که نگفتی مصدومی و داشت از نگرانی هم میمرد
-اگه گفته بودی حالت الان خوب بود... نیاز نبود انقدر نگرانت باشم...
+ب.. ببخشید هیون... نمیخاستم...
-نمیخاستی نگرانم کنی؟! اه.. اشکال نداره... حالا دارو هات رو بخور
(هان)
وسط کنسرت افتادی تیشون اومد بغلت کرد و از دردت ارومت کرد و به بقیه گفت که بدون خودش و تو ادامه بدن تا خوبت کنه
-اشکال نداره ا/ت...
(فلیکس)
اومد پیشت و از دستت که بهش نگفتی عصبانی بود و همچنین نگران...
داشت خودس رو سرزنش میکرد که چرا نفهمید ولی تو رو هم سرزنش میکرد
-باید میفهمیدم.... باید بهم میگفتی... باید.... باید یکاری میکردی که حداقل بفهمم ا/ت!!
(سونگمین)
نگران نگران بود و داشت دستت رو بوس میکرد و شبیه بادیگارد ها ازت محافطت میکرد هم تو بیرون هم تو کنسرت....
-از این به بعد نمیزارم هیجی رو ازم پنهون کنی! نمیزارم!!
(جونگین)
داشت از نگرانی برات گریه میکرد و بغلت کرده بود
-چرا به من نگفتی... چرا نزاشتی حداقل ببرمت دکتری جایی که ساید خوبت میکرد
+ببخشید جونگین...
-ببخششی درکار نیست...
+نمیتونی نبخشی که؟...
-راست میگی...
#درخواستی
#سناریو
(چان)
میاد پیشت و پیشونیت رو بوس میکنه و نگرانت میشه
-ا/ت... حالت خوبه؟ ا/ت اروم باش باشه؟ الان کنسرت رو تموم میکنیم اگه بخای...
+نه.. ادامه بدین... من خوبم....
-چرا بهم نگفتی مصدومی؟! چرا؟
(لینو)
میاد پیشت و دستت رو میگیره که اروم بشینی
-ا/ت خوبی؟
+اره... فکر کنم...
-اروم باش.... اروم باش... یه کاری میکنیم کنسرت رو...
(چانگبین)
وقتی میبینه حالت بده سریع میاد پیشت و یه دارویی برات میاره که حالت بهتر بشه
-اشکال نداره خوب میشی... هرکاری میکنم خوب بشی...
(هیونجین)
انقدر از دستت ناراحت بود که نگفتی مصدومی و داشت از نگرانی هم میمرد
-اگه گفته بودی حالت الان خوب بود... نیاز نبود انقدر نگرانت باشم...
+ب.. ببخشید هیون... نمیخاستم...
-نمیخاستی نگرانم کنی؟! اه.. اشکال نداره... حالا دارو هات رو بخور
(هان)
وسط کنسرت افتادی تیشون اومد بغلت کرد و از دردت ارومت کرد و به بقیه گفت که بدون خودش و تو ادامه بدن تا خوبت کنه
-اشکال نداره ا/ت...
(فلیکس)
اومد پیشت و از دستت که بهش نگفتی عصبانی بود و همچنین نگران...
داشت خودس رو سرزنش میکرد که چرا نفهمید ولی تو رو هم سرزنش میکرد
-باید میفهمیدم.... باید بهم میگفتی... باید.... باید یکاری میکردی که حداقل بفهمم ا/ت!!
(سونگمین)
نگران نگران بود و داشت دستت رو بوس میکرد و شبیه بادیگارد ها ازت محافطت میکرد هم تو بیرون هم تو کنسرت....
-از این به بعد نمیزارم هیجی رو ازم پنهون کنی! نمیزارم!!
(جونگین)
داشت از نگرانی برات گریه میکرد و بغلت کرده بود
-چرا به من نگفتی... چرا نزاشتی حداقل ببرمت دکتری جایی که ساید خوبت میکرد
+ببخشید جونگین...
-ببخششی درکار نیست...
+نمیتونی نبخشی که؟...
-راست میگی...
۱۶.۹k
۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.