شده عشقی به دلت باشد و انکار کنی

شده عشقی به دلت باشد و انکار کنی
یا که از بودن او در دلت اقرار کنی

شده صدبار بمیری و شبت روز شود
باز هر بار همین کار، تو تکرار کنی

شده از روزه ی لبهای کسی خسته شوی
برسد روز ملاقات و تو افطار کنی

شده تنها بشوی بغض تو باران بشود
از تَهِ قلب خودت باز تو اصرار کنی

شده یارت بشود دور ز چشمت و تو باز
نتوانی که غمت بر همه اظهار کنی . . .
دیدگاه ها (۳)

#امشب_تو_چه_میگویی......امشب تو چه می گویی، دیوانه منم یا تو...

دمدمه های غروب جایی درست پشت همین پنجره !که تنها دلخوشی من ا...

#همدم_خار_میشوم_بی_کس_و_یار_میشوم_بر_سر_دار_میشوم_باز_مقابلم...

دلم را خوب می فهمد هر آن کس ماجرا دارد …میان سینه اش هر کس ک...

حمزه فلاح

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط