دستـ خطـ منـ 📚
# دستـ خطـ منـ 📚
صدای تو را دوست دارم
صدای تو از “آن” و از جاودان می سراید
صدای تو از لاله زاران که بر باد
صدای تو از نوبهاران که در یاد می آید.
صدای تو را، رنگ و بوی صدای تو را دوست دارم صدای تو از آن سوی شور
از پشت بیداد می آید،
و جان دل من،
دل و جانم از آن به فریاد می آید
صدای تو اندوه خیام را دارد
در آن دم که چون کهکشان، ابری از ماهتاب و ستاره
نوای غزلهای حافظ بر آن،
شاد خواران و اندهگزاران، ببارد، بشارد صدای تو
اندوه شاد صدای تو را دوست دارم
مخالف سرای همایون و بیداد!
صدای تو در پرده ی دلکش شور زیباست و بر موج زاران دشتی ،
و بر اوجساران ماهور و در هر چه گوشه ست از هر چه پرده ست
حریر صدایت به تحریر، چو بر صیقل برکهها بازی نور زیباست
صدای تو همبفتی از مخمل آب و از طعم آتش
صدای تو، چون روح آیینه ی بی خش و بی غش
جهان در صدای تو آبی ست
و زیر و بم هر چه از اصفهان در صدای تو آبی ستو هر سنت از دیر گاهان و هر بدعت از ناگهان در صدای تو آبی ست
و نو می شود کهنه، وقتی که از پنجره ی حنجره تو گذر می کندو تالار پژواک را در دل و جان تو به صد چلچراغ از برافروختن
چو تالار آیینه، از چار سو شعله ور می کند
به هر گاهی از خوش ترینهای بیگاه صدایت چو قالیچه ای نور می آید
و زین آسمان ترشروی مرا می رباید، مرا می برد دورسوی مخملستان ژرف پگاه آسمان نشابور
صدای تو بیداد اندوه در شور شادی
صدای تو فریاد زنجیر و گلبانگ آزادی من صدای تو آبادی منصدای تو هیهای ویرانی من صدای تو معنای ایرانی من صدای تو…
ای دوست! ای من! کجایی؟
که از ناکجاها می آیی و از آن مرا می ربایی و من هیچ، من هیچ تر من نه من
من منم، تا می آیی؟!
سیم نسیم است
اینک که بندد میان تو تا من پل، ای دوست!
و موسیقی غربت من نثار صدایت
که در انفجارش، من از اشک خونین
به روی صدایت فشانم گل
ای دوست….!
این متن کاملِ ترانهی (صدای تو را دوست دارم )با صدای دلنشین استاد محمد رضا شجریان
#شعر از اسماعیل خویی
صدای تو را دوست دارم
صدای تو از “آن” و از جاودان می سراید
صدای تو از لاله زاران که بر باد
صدای تو از نوبهاران که در یاد می آید.
صدای تو را، رنگ و بوی صدای تو را دوست دارم صدای تو از آن سوی شور
از پشت بیداد می آید،
و جان دل من،
دل و جانم از آن به فریاد می آید
صدای تو اندوه خیام را دارد
در آن دم که چون کهکشان، ابری از ماهتاب و ستاره
نوای غزلهای حافظ بر آن،
شاد خواران و اندهگزاران، ببارد، بشارد صدای تو
اندوه شاد صدای تو را دوست دارم
مخالف سرای همایون و بیداد!
صدای تو در پرده ی دلکش شور زیباست و بر موج زاران دشتی ،
و بر اوجساران ماهور و در هر چه گوشه ست از هر چه پرده ست
حریر صدایت به تحریر، چو بر صیقل برکهها بازی نور زیباست
صدای تو همبفتی از مخمل آب و از طعم آتش
صدای تو، چون روح آیینه ی بی خش و بی غش
جهان در صدای تو آبی ست
و زیر و بم هر چه از اصفهان در صدای تو آبی ستو هر سنت از دیر گاهان و هر بدعت از ناگهان در صدای تو آبی ست
و نو می شود کهنه، وقتی که از پنجره ی حنجره تو گذر می کندو تالار پژواک را در دل و جان تو به صد چلچراغ از برافروختن
چو تالار آیینه، از چار سو شعله ور می کند
به هر گاهی از خوش ترینهای بیگاه صدایت چو قالیچه ای نور می آید
و زین آسمان ترشروی مرا می رباید، مرا می برد دورسوی مخملستان ژرف پگاه آسمان نشابور
صدای تو بیداد اندوه در شور شادی
صدای تو فریاد زنجیر و گلبانگ آزادی من صدای تو آبادی منصدای تو هیهای ویرانی من صدای تو معنای ایرانی من صدای تو…
ای دوست! ای من! کجایی؟
که از ناکجاها می آیی و از آن مرا می ربایی و من هیچ، من هیچ تر من نه من
من منم، تا می آیی؟!
سیم نسیم است
اینک که بندد میان تو تا من پل، ای دوست!
و موسیقی غربت من نثار صدایت
که در انفجارش، من از اشک خونین
به روی صدایت فشانم گل
ای دوست….!
این متن کاملِ ترانهی (صدای تو را دوست دارم )با صدای دلنشین استاد محمد رضا شجریان
#شعر از اسماعیل خویی
۶.۹k
۱۷ تیر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.