در سرزمین خود اشغال

نمی دانی که یک روزت شود یک سال یعنی چه؟
خیال آسوده کِی می داند استیصال یعنی چه؟

نبودی مثل من بازیچه ی آهو ،نمی دانی
که بالان دیده گرگی گر شود اغفال یعنی چه

دلم را بردی و جرم است غصب مال غیر امّا
یقین دارم نمی دانی که ردّ مال یعنی چه

میان سفره ی تحویل سالت بودم آن ماهی
که دق کرد و نفهمید "احسن الاحوال "یعنی چه

نگو قفل قفس باز است ،در زندان چرا حبسی؟
نمی دانی قناریّ بدونِ بال یعنی چه

تو از هر بند آزادی ، رهایی که نمیدانی
کسی در سرزمین خود شود اِشغال یعنی چه؟

#فاطمه_اتحاد
دیدگاه ها (۰)

حامد خان عسگری...فراق یار مگر جا برای غم دیگری میگذارد؟!اصلا...

نوالقلم و مایسطرون...نوشتن... نوشتن و نوشتن...من بهش میگم جن...

توی رفاقت آدمِ امن زندگی هم بودن مهمه...من خیلی تلاش کردم آد...

از تنهایی نترسانم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط