تک پارتی در خواستی تهیونگ
تک پارتی در خواستی تهیونگ
وقتی که همش سرمون تو گوشیه و همش حالمون گرفته هس و بعضی مواقع گریه میکنیم 😭🥺
ات : امروزم مثل همیشه حالم گرفته بود و خیلی ناراحت بودم . تهیونگ دوباره رفته بود تمرین . من تو خونه تنها بودم . نزدیک دو سالی میشد که هم مادر و هم پدرمو با هم تو یه روز از دست دادم . من نمیدونم یه دختر بیست و دو ساله تو این موقعیت چه کار میتونه بکنه ؟
داشتم گریه میکردم که زنگ درو زدن . تهیونگ بود . خودمو آروم کردم و بعد درو باز کردم .
ته : وقتی درو باز کرد لبخندم محو شد و جاشو به ترس داد . ات رنگش پریده بود . چشاش پف کرده بود و دستاش میلرزید .
ته : ات ... چی شده ؟ ( با ترس )
هیچی نمی گفت . خیلی ترسیده بودم . رفتم تو که یهو جلو در افتاد زمین . سریع گرفتمش .
ات : تهیونگ دیگه نمیتونم خیلی حالم بده . دلم برا مامان بابام تنگ شده دلم می خواد بمیرم .
ته : اشکال نداره . من پیشتم .
ات : آروم نوازشم میکرد و بعد براید استایل بغلم کرد . نشست رو مبل و بعد منو گذاشت بغلش .
ته : من پیشتم . قسم میخورم تا وقتی که زندم نمیزارم کسی بهت آسیب بزنه . دوست دارم .
آروم چشمام رو بستم و بغل ته به خواب عمیقی فرو رفتم ...
پایان ♡
ببخشید اگه بد بود 😭🥺🤧
#بی_تی_اس#نامجون#جین#آر_ام#هوسوک#یونگی#جیهوپ#شوگا#جیمین#تهیونگ#وی#ته_ته#جونگکوک#کوکی#جی_کی#آرمی#بنگتن#کیپاپ#انهایپن#جی#جیک#نیکی#جونگوون#سونگهون#هیسونگ#سونو#انجین
وقتی که همش سرمون تو گوشیه و همش حالمون گرفته هس و بعضی مواقع گریه میکنیم 😭🥺
ات : امروزم مثل همیشه حالم گرفته بود و خیلی ناراحت بودم . تهیونگ دوباره رفته بود تمرین . من تو خونه تنها بودم . نزدیک دو سالی میشد که هم مادر و هم پدرمو با هم تو یه روز از دست دادم . من نمیدونم یه دختر بیست و دو ساله تو این موقعیت چه کار میتونه بکنه ؟
داشتم گریه میکردم که زنگ درو زدن . تهیونگ بود . خودمو آروم کردم و بعد درو باز کردم .
ته : وقتی درو باز کرد لبخندم محو شد و جاشو به ترس داد . ات رنگش پریده بود . چشاش پف کرده بود و دستاش میلرزید .
ته : ات ... چی شده ؟ ( با ترس )
هیچی نمی گفت . خیلی ترسیده بودم . رفتم تو که یهو جلو در افتاد زمین . سریع گرفتمش .
ات : تهیونگ دیگه نمیتونم خیلی حالم بده . دلم برا مامان بابام تنگ شده دلم می خواد بمیرم .
ته : اشکال نداره . من پیشتم .
ات : آروم نوازشم میکرد و بعد براید استایل بغلم کرد . نشست رو مبل و بعد منو گذاشت بغلش .
ته : من پیشتم . قسم میخورم تا وقتی که زندم نمیزارم کسی بهت آسیب بزنه . دوست دارم .
آروم چشمام رو بستم و بغل ته به خواب عمیقی فرو رفتم ...
پایان ♡
ببخشید اگه بد بود 😭🥺🤧
#بی_تی_اس#نامجون#جین#آر_ام#هوسوک#یونگی#جیهوپ#شوگا#جیمین#تهیونگ#وی#ته_ته#جونگکوک#کوکی#جی_کی#آرمی#بنگتن#کیپاپ#انهایپن#جی#جیک#نیکی#جونگوون#سونگهون#هیسونگ#سونو#انجین
- ۱.۳k
- ۲۰ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط