پارت فیک جیمین

پارت ۱۱ فیک جیمین

...
تنها پناه جیمین ات بود
وقتی آرامش پیدا کرد کمی تکون خورد
ات متوجه شد که جیمین بیدار شده پس کمی رفت اونور تر تا جیمین راحت‌تر بشینه
جیمین نشست ولی تا ات خاست حرفی بزنه یا حرکتی بکنه سریع ات رو بغل کرد و اشک ریخت
اون پبش هرکسی گریه نمی‌کرد
معلوم بود ات یکی از مهم‌ترین آدمای زندگی‌ش و دلیل زندگی‌شه
اون به حس‌ش مطمئن بود
ات رو دوست داشت
دست نوازش ات رو سرش باعث می‌شد اون هر لحظه آروم‌تر بشه
کم کم گریه‌هاش تموم شد
ات: اتفاقی افتاده؟
جیمین: نه... فقط خواستم گریه کنم
جیمین: بالا کشیدن دماغ* غذا درست کردم
بیا بریم داغ‌ کنیم بخوریم
ات: این شما و این سرآشپز پارک جیمین
ات: و همسر فوقالعاده جذاب و پر استعداد و قشنگ و زیبا و دلنشین
جیمین: خنده*
غذارو گرم کردن و نشستن سر میز
ات: در حال خوردن* از کی تاحالا آشپزی میکنی؟
جیمین: در حال خوردن* خب کمی بلدم
ات: خوشمزه شده
جیمین: ممنون خاعر
ات: خاعش برادر
پرش به چند روز بعد
ویو جیمین
این روزا ات واقعا حالش بده...
وایسا... نکنه حامله‌‌ست
جیمین: آ میگم بریم دکتر
ات: چیزی نیست که
جیمین: وا پاشو بپوش بریم
جیمین: یالا
ات: باش
حاضر شدن و رفتن
تو مطب
_______________________
الان پارت بعدی میزارم
ولی لایک بکنید و کامنت بزارید
دیدگاه ها (۰)

کفش تهیونگ فقط متفاوته عررررر#فیلم #کیوت #لش #اسپرت #تیکتاک ...

بیکارم گفتم واستون یکم بیو بزارم#فیلم #کیوت #لش #اسپرت #تیکت...

چگونه میم درست کنیم؟یک عدد عکس همانند این پیدا کنیدو فقط دو ...

خب... شرطا رسید ( فیک جیمین)الان واستون میزارم

p⁴+ چی بگم.. *از شدت بغض صداش میلرزه*🐨 میخوای گریه کنی؟ + ن....

جیمین فیک زندگی پارت ۸۱#

( چرا من؟)بخشش یا نفرت ات بین دوراهی سختی گیر کرده زندگیش خا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط