پارت ۱۰
پارت ۱۰
بورا:
بعد از رفتن جیمین یونگی اومد اتاق
+او تویی...
×اوهوم...لباساتو عوض کن بیا
+ل..لباسام..برای چی؟
×حالا عوض کن...همه عوض کردن
+ب..باشه
لباسمو عوض کردم(اسلاید بعد لباسش🙂)رفتم بیرون
جیمین و یونگی پیش هم بودن...
کنار دریاچه نشسته بودن و باهم حرف میزدن
با خدم گفتم اگه یکم کرم بریزم بد نیس...
انتقام جیمینم میگیرم🙂😂
بدون سرو صدا رفتم سمتشون و یهو پرتشون کردم توی اب
بیچاره ها عین چی کپ کرده بودن😂😂
و منی ک داشتم زمینو از خنده گاز میزدم🙂😂(ببند دهنتو😐)
+وای وای جرررر🤣🤣🤣🤣🤣🤣
×اگه دستم بهت نرسه😑
از آب اومدن بیرون و شروع کردن به دنبال کردنم
+وای غلط...غلط کردمممم...جینننننن کمککککک
(باز فراموشی گرفتم😐
بورا+
یونگی×
جیمین-
سونگ₩
ته÷
جین=
کوک٪
نامی$
هوپی*)
=چیشدهههههه...بیا بغلم
بدو رفتم بغل جین..
+کمکم کنننننن وایییی...
-هیونگ برو کنار..کاریش ندارم
=عهههه...نه نمیزارم
×هی...ایم بورا..فقد دعا کن ک دستم بهت نرسه.....
=حالا مثلن چی شده😐
-×الان پی دی نیم میاد...(با داد)
=چییی😐براچی؟😐
-ببخشید ک قرارشد یه روز برای بررسی بیاد😐
=هم روز اول😐!
×ارهههه...حالا اگه مارو اینج...
+نگران میکاپتون نباشین...خدم...خدم درستش میکنم
×واقن؟
+اوهوم
یونگی:
ایده خوبی بود حداقل اینجوری میتونستم بهش نزدیک بشم
×بیا کاریت ندارم
+باشع...
-بریم؟😊
+ک..کجا؟
-مگه نمخاستی میکاپمون کنی؟
+عا..عاها..اره بریم
روی صندلیا نشستیم...
بقیه پسرا مشغول بودن
-خب!
+عااا خب اول صورتتون بعد چشما بعد لبا...خوبع؟
×-لباسامون...(نگاهی به هم میندازن)
-میشه لباسامونم تو انتخاب کنی؟(*کیوت میشود🚶♀️)
+ب...باشه
شروع به کار کرده بود اول من بودم از اخرم جیمین
اون سرش تو گوشی بود...هندزفریم داش پس میتونستم هر چی میخام ب بورا بگم
×عااا بورا
+اوم؟
×نگفته بودی از این کارام بلدی
+هر دختری بلده🙄...حالام تکون نخور و حرف نزن تا تمومش کنم
کار من تموم شد و حالا نوبت جیمین بود
بورا به زور بیرونم کرد...
خب اینم از این پارت🙂🎈
لایکاتونو زیاد کنین دیح🥺❤
مرسی خودافس😁💜
بورا:
بعد از رفتن جیمین یونگی اومد اتاق
+او تویی...
×اوهوم...لباساتو عوض کن بیا
+ل..لباسام..برای چی؟
×حالا عوض کن...همه عوض کردن
+ب..باشه
لباسمو عوض کردم(اسلاید بعد لباسش🙂)رفتم بیرون
جیمین و یونگی پیش هم بودن...
کنار دریاچه نشسته بودن و باهم حرف میزدن
با خدم گفتم اگه یکم کرم بریزم بد نیس...
انتقام جیمینم میگیرم🙂😂
بدون سرو صدا رفتم سمتشون و یهو پرتشون کردم توی اب
بیچاره ها عین چی کپ کرده بودن😂😂
و منی ک داشتم زمینو از خنده گاز میزدم🙂😂(ببند دهنتو😐)
+وای وای جرررر🤣🤣🤣🤣🤣🤣
×اگه دستم بهت نرسه😑
از آب اومدن بیرون و شروع کردن به دنبال کردنم
+وای غلط...غلط کردمممم...جینننننن کمککککک
(باز فراموشی گرفتم😐
بورا+
یونگی×
جیمین-
سونگ₩
ته÷
جین=
کوک٪
نامی$
هوپی*)
=چیشدهههههه...بیا بغلم
بدو رفتم بغل جین..
+کمکم کنننننن وایییی...
-هیونگ برو کنار..کاریش ندارم
=عهههه...نه نمیزارم
×هی...ایم بورا..فقد دعا کن ک دستم بهت نرسه.....
=حالا مثلن چی شده😐
-×الان پی دی نیم میاد...(با داد)
=چییی😐براچی؟😐
-ببخشید ک قرارشد یه روز برای بررسی بیاد😐
=هم روز اول😐!
×ارهههه...حالا اگه مارو اینج...
+نگران میکاپتون نباشین...خدم...خدم درستش میکنم
×واقن؟
+اوهوم
یونگی:
ایده خوبی بود حداقل اینجوری میتونستم بهش نزدیک بشم
×بیا کاریت ندارم
+باشع...
-بریم؟😊
+ک..کجا؟
-مگه نمخاستی میکاپمون کنی؟
+عا..عاها..اره بریم
روی صندلیا نشستیم...
بقیه پسرا مشغول بودن
-خب!
+عااا خب اول صورتتون بعد چشما بعد لبا...خوبع؟
×-لباسامون...(نگاهی به هم میندازن)
-میشه لباسامونم تو انتخاب کنی؟(*کیوت میشود🚶♀️)
+ب...باشه
شروع به کار کرده بود اول من بودم از اخرم جیمین
اون سرش تو گوشی بود...هندزفریم داش پس میتونستم هر چی میخام ب بورا بگم
×عااا بورا
+اوم؟
×نگفته بودی از این کارام بلدی
+هر دختری بلده🙄...حالام تکون نخور و حرف نزن تا تمومش کنم
کار من تموم شد و حالا نوبت جیمین بود
بورا به زور بیرونم کرد...
خب اینم از این پارت🙂🎈
لایکاتونو زیاد کنین دیح🥺❤
مرسی خودافس😁💜
۲۳.۱k
۱۴ فروردین ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.