نگاهش کهکشان را تاب می داد

نگاهش کهکشان را تاب می داد



شب تاریک را مهتاب می داد



اگر یک دست در تن داشت عباس!


تمام کربلا را آب می داد

#احمد_سوسرایی
دیدگاه ها (۳)

عندما قال الشمر این ابن اختنا قال الامام الحسین ع للأمام الع...

عفیة زینب بالصبر مالج مثیلوعفیة اخت عباس ذلیتیهمرادو ایمشوج ...

در خداحافظی اش سیل حرم را می بردراه می رفت و همه چشم ترم را ...

پدر مشک های دلواپسساقی بی شراب و پیمانهدختری منتظر نشسته بیا...

Music is the moonlight in the gloomy night of lifeموسیقی هما...

بهش گفتم:چشمات دیگه اون حریم امن سابق رو برام نداره! آدم ها ...

عاشقانه های شبنم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط