گفتم: حالیته؟! رفته!
گفتم: حالیته؟! رفته!
خندید.
گفت: حالیمه! ولی برمیگرده!
گفتم: چرا رفت اگه قرار بود برگرده؟!
خندید.
گفت: دِ همین دیگه!
تا دید خرشم، دلم میره براش، جونمم میدم به پاش، فکر کرد خبریه!
با خودش گفت بذار برم یه دور دیگه م بزنم، شاید خرترشو پیدا کردم!
ولی نه!
به خودِ خدا که دلِ هیشکی نمیره براش اونجوری که دلِ بی صاحاب من رفته بود! هیشکی تب نمیکنه از حسرتِ لبخنداش مثلِ چشمای همیشه غمزده ی من! هیشکی نمیپرسته حتی عیب و ایراداشو مثل منِ لامذهبِ بی دین و ایمون!
رفته ولی برمیگرده!
خوب که دوراشو زد و دوزاریش که افتاد نیست در جهانه از من خرترش، برمیگرده اما...
نگاهم نمیکرد.
گفتم: اما چی؟!
خندید. با بغض خندید...
گفت: اما...
اما اون موقع دیگه خبری نیست از این منِ خرِ دیوونه ش! اون موقع منم عاقل شدم دیگه! اون موقع منم رفتم دور دور!
دست کشید به چشمای بی اشکش.
خندید.
گفت: برمیگرده ها...
ولی وقتی که دیگه دیره، خیلی دیر! #طاهره_اباذری_هریس #دخترونه #ناب #جدید #لاکچری #پیج_دخترونه #پیج_پروفایل #پروفایل_دخترونه
خندید.
گفت: حالیمه! ولی برمیگرده!
گفتم: چرا رفت اگه قرار بود برگرده؟!
خندید.
گفت: دِ همین دیگه!
تا دید خرشم، دلم میره براش، جونمم میدم به پاش، فکر کرد خبریه!
با خودش گفت بذار برم یه دور دیگه م بزنم، شاید خرترشو پیدا کردم!
ولی نه!
به خودِ خدا که دلِ هیشکی نمیره براش اونجوری که دلِ بی صاحاب من رفته بود! هیشکی تب نمیکنه از حسرتِ لبخنداش مثلِ چشمای همیشه غمزده ی من! هیشکی نمیپرسته حتی عیب و ایراداشو مثل منِ لامذهبِ بی دین و ایمون!
رفته ولی برمیگرده!
خوب که دوراشو زد و دوزاریش که افتاد نیست در جهانه از من خرترش، برمیگرده اما...
نگاهم نمیکرد.
گفتم: اما چی؟!
خندید. با بغض خندید...
گفت: اما...
اما اون موقع دیگه خبری نیست از این منِ خرِ دیوونه ش! اون موقع منم عاقل شدم دیگه! اون موقع منم رفتم دور دور!
دست کشید به چشمای بی اشکش.
خندید.
گفت: برمیگرده ها...
ولی وقتی که دیگه دیره، خیلی دیر! #طاهره_اباذری_هریس #دخترونه #ناب #جدید #لاکچری #پیج_دخترونه #پیج_پروفایل #پروفایل_دخترونه
۲۲.۲k
۲۸ دی ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.