بهار است ولی چه بگویم که دلم چون پاره آتش پر ...
...
بهار است ولی چه بگویم که دلم چون پاره آتش پر از غم است
بهار است چشمم به اشک باز نمی شود و با هجر تو همدم است
به انتظار بلند میشوم صبح از خواب و بیقرار می شود دلم
اما چه قراری که تا شب به هجر می مانم به فکر یار و همدمم
حتی بعید است که به عمر رفته بتوان به شور وصلعاشقبود
می دانم که می میرم ز دوری یار و خانه برایم پراز ماتم است
آقا دلم گرفته بیا و یا بگیر جان بی مقدار که درد دارم بغل بغل
به جای گل که بریزم به قدوم مبارکت به حق تو که ایثار است
می دانم که می میرم در هجر و می خوانم از این جهنم وجود
راهی ندارم از بیغوله به باغ گل های معطر که ره دشوار است
یادی نمی کنی به من گنه کار هر چند عاشم به دیدار تو بسیار
بی یاد تو غرق جهنمم در این عالم وجود روح من گرفتار است
(دلسوخته حضور حضرت عشق آقا امام زمان (عج) ندا است)
#سروده_های_عاشقانه
بهار است ولی چه بگویم که دلم چون پاره آتش پر از غم است
بهار است چشمم به اشک باز نمی شود و با هجر تو همدم است
به انتظار بلند میشوم صبح از خواب و بیقرار می شود دلم
اما چه قراری که تا شب به هجر می مانم به فکر یار و همدمم
حتی بعید است که به عمر رفته بتوان به شور وصلعاشقبود
می دانم که می میرم ز دوری یار و خانه برایم پراز ماتم است
آقا دلم گرفته بیا و یا بگیر جان بی مقدار که درد دارم بغل بغل
به جای گل که بریزم به قدوم مبارکت به حق تو که ایثار است
می دانم که می میرم در هجر و می خوانم از این جهنم وجود
راهی ندارم از بیغوله به باغ گل های معطر که ره دشوار است
یادی نمی کنی به من گنه کار هر چند عاشم به دیدار تو بسیار
بی یاد تو غرق جهنمم در این عالم وجود روح من گرفتار است
(دلسوخته حضور حضرت عشق آقا امام زمان (عج) ندا است)
#سروده_های_عاشقانه
- ۱.۵k
- ۰۲ اردیبهشت ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط