خستهام از زندگی از این هیاهوی غریب

...
خسته‌ام از زندگی از این هیاهوی غریب
از هجر و دوری از این عشق‌های پوشالی

غم،بهانه عصرآدینه من‌برای انتظار است
می‌سوزم از همهمه درد در شبی جنجالی

سکوت زیبا، غریب مانده در میان جنگل
پیچش رود زیباست درباغ این‌‌باغ مثالی

گویا هزاره رفته پیش‌تر ازغروب تابستان
پاییز کو درخت سرو کو، برگ زرد خیالی

هر چند زیباست قدم‌ زدن زیر چتر پاییز
اماچه‌کنم‌باخاطرات‌سرداین‌عشق محالی
(ندا)
#سروده_های_عاشقانه
https://telegram.me/RomanticPoem
دیدگاه ها (۱۸)

...در سرای دل چه خوش فرمانروایی می کنیبا دل مشتاق من چون بی ...

...نگاه تو به آئینه افتاد ، شکست آئینه صبا که وزید ا...

...آتش عشق کجا وصلت معشوقه کجالب سوزان من و عیش تو از باده ک...

...شوق دیدارت مرا بی تاب کرده نازنین چشم بیمار مرا بی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط