بدون بهانه

بدون بهانه
که نمیشود کاری کرد
بی دلیل که اتفاقی نمی افتد...
فکرش را بکن!
همین خندیدن ساده
همین گریه کردن
خوابیدن و بیدار شدن
شاد بودن و غمگین بودن...
تمام اینها بهانه می خواهد
و وای به حالت، اگر دلیل تمام اتفاق هایت بشود یک نفر دیگر...
اگر یک روز به خودت آمدی و دیدی
نه می توانی بخندی
نه میتوانی اشک بریزی...
نه دوست داری بیدار باشی
ونه دوست داری بخوابی...
نه چیزی شادت می کند
و نه از چیزی غمگین می شوی …
اگر یکدفعه دیدی
با نبودنش تمامت کرده است
تعجب نکن!
آدمها همین اند...
خطرناکند
بعضی هایشان رفتن بلدند...
پس از همان اول
دلیل زندگیت را
با احتیاط انتخاب کن...!
دیدگاه ها (۳)

همیشه حرف دلمو می نوشتم...خط ب خط احساس..ورق به ورق عاشقانه....

گفت بیا منطقی باشیمما واقعا به درد هم نمیخوریم و شرایطمون ب...

مگر‌ چندبار زندگی‌ میکنیم که حتی نمیتوانیم در همان بُرهه از ...

از عشق های پشت ویترین خوشم نمی آید از آن دسته عشق ها که فقط ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط