ز هر انگشت های تو هنر بر جان ما افتد

زِ هَر انگشت های تو, هُنر بَر جان ما اُفتد
و نستعلیقِ چشمانت شکسته قامتِ ما را
دیدگاه ها (۱۳)

دانه ی سرخِ اناریم و نگه داشته انددلِ چون سنگِ تو را در دلِ ...

وصل تو، خواب و خیال است ولی باور کنعاشقی بی سر و پا عزم رسید...

از تو و دنیای بی تو شعر می گویمتا که یک من تا ابد در باورت ب...

می شوم گل، در گریبان خار می افتد مراغنچه می گردم، گره در کار...

ای تویی که نشسته ایی بر خیال شورانگیز اعجاز نگاه توخورشید را...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط