عاشقانه
انگشتر رو جلوی صورتم گرفت
_داخلش دادم اسمم رو حک کردن نگاه کن ببین دوستش داری.
نگاهم رو به جهت مخالف دادم. بی توجه به کم محلیم انگشتر رو توی انگشتم فرو کرد.
_به نظر من که خیلی قشنگه
دستم رو بالا آورد و جلوی صورتم گرفت
_خوبه؟
کلافه دستم رو از دستش بیرون کشیدم
_ول کن دیگه. نمیبینی حوصله ندارم گیر دادی!
_میشه تمومش کنی؟
_دست خودم نیست.اعصابم خرابه. نمیونم. بعد من که با تو کاری ندارم برای خودم نشستم اینجا
_مشکل همینه دیگه! تو که مال خودت نیستی که مال خودت تنها باشی
چهرهمرو مشمعز کردم
_پس مال کی ام؟!
کل صورتم رو با دستش گرفت کمی فشار داد و با خنده گفت
_مال منی.
کلافه خودم رو عقب کشیدم
_چی کار میکنی له شدم
_اتفاقا از عمد کردم که بهت بفهمونم مال منی
_با محبت نمیشه؟
به شوخی گفت
_اینجوری با درد دیگه یادت نمیره
_داخلش دادم اسمم رو حک کردن نگاه کن ببین دوستش داری.
نگاهم رو به جهت مخالف دادم. بی توجه به کم محلیم انگشتر رو توی انگشتم فرو کرد.
_به نظر من که خیلی قشنگه
دستم رو بالا آورد و جلوی صورتم گرفت
_خوبه؟
کلافه دستم رو از دستش بیرون کشیدم
_ول کن دیگه. نمیبینی حوصله ندارم گیر دادی!
_میشه تمومش کنی؟
_دست خودم نیست.اعصابم خرابه. نمیونم. بعد من که با تو کاری ندارم برای خودم نشستم اینجا
_مشکل همینه دیگه! تو که مال خودت نیستی که مال خودت تنها باشی
چهرهمرو مشمعز کردم
_پس مال کی ام؟!
کل صورتم رو با دستش گرفت کمی فشار داد و با خنده گفت
_مال منی.
کلافه خودم رو عقب کشیدم
_چی کار میکنی له شدم
_اتفاقا از عمد کردم که بهت بفهمونم مال منی
_با محبت نمیشه؟
به شوخی گفت
_اینجوری با درد دیگه یادت نمیره
۶.۴k
۲۹ آذر ۱۴۰۱