از تو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران

از تو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران
رفتم از کوی تو لیکن عقب سرنگران

ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی
تو بمان و دگران وای به حال دگران

دل چون آینه اهل صفا می شکنند
که ز خود بی خبرند این ز خدا بیخبران

سهل باشد همه بگذاشتن و بگذشتن
کاین بود عاقبت کار جهان گذران

#شهریار
🔽 🔽 🔘 ♨ 🔘 ♨ 🔘 ♨ 🔘 ♨ 🔘 ♨ 🔘 ♨ 🔘 ♨ 🔘 ♨ 🔘 ♨ 🔘 ♨ 🔘 ♨ 🔘 ♨ 🔘 ♨ 🔘 ♨ 🔘 ♨ 🔘 ♨ 🔘 ♨ 🔘 ♨ 🔘 ♨ 🔘 ♨ 🔘
دیدگاه ها (۱)

گاه گمان نمی کنی و می شـودگاه نمی شــــود که نمـی شــودگاه ه...

شمس چشمانت مرا آواره ی تبریز کردجرم انت الحق مرا در شعر حلق ...

کاش میشد بی خبر یک حلقه بر در می زدیبر خیالات محالم رنگ ...

✍ ناز و فتنه گریتو و ناز و فتنه گری،من و افغان سحریتو و چو گ...

میگن هیچ چیز به اندازه ی لحظه های عمرت با ارزشنیستچون اگه بر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط