یادت هست مادر
یادت هست مادر...؟؟؟
اسم قاشق را گذاشتی...
قطار..
هواپیما..
کشتی..
تا یک لقمه بیشتر غذا بخورم...
به من میگفتی:غذا بخور تا زود بزرگ شی..
حالا من بزرگ شده ام
حالا من قوی شده ام
کاش من هیچوقت بزرگ نمیشدم تا تو همان طور جوان بمانی..
کاش هیچوقت قوی نمیشدم؛که الان ضعف را در صورت زیبایت نبینم..
دستهایت را نوازش میکنم؛ تا تمام خاطرات خوب زندگیم را بیاد اورم
دوستت دارم #مادر عزیزممم
اسم قاشق را گذاشتی...
قطار..
هواپیما..
کشتی..
تا یک لقمه بیشتر غذا بخورم...
به من میگفتی:غذا بخور تا زود بزرگ شی..
حالا من بزرگ شده ام
حالا من قوی شده ام
کاش من هیچوقت بزرگ نمیشدم تا تو همان طور جوان بمانی..
کاش هیچوقت قوی نمیشدم؛که الان ضعف را در صورت زیبایت نبینم..
دستهایت را نوازش میکنم؛ تا تمام خاطرات خوب زندگیم را بیاد اورم
دوستت دارم #مادر عزیزممم
- ۴۵۸
- ۰۵ خرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط