اگر لینو ایدل نمیشد چه شغلی داشت
اگر لینو ایدل نمیشد چه شغلی داشت ؟
لی نو یه دامپزشکی داره . اون بهترین دامپزشک دامپزشکیِ (تو در تو شددد) خودشه و مردم حاضرن پول زیادی پرداخت کنن که پتشون توسط اون معاینه بشه اما اون هیچوقت قبول نمیکنه و مثل بقیه دامپزشک ها کاملا عادلانه و بدون هزینه ی اضافی کار انجام میده ، برای همین اون همیشه وقتش پره . اون وضع مالی کاملا متوسطی داره . شابد بپرسید خب چرا از افراد پولدار هزینه ی اضافی دریافت نمیکنه ؟ بخاطر اینکه مینهو فقط بخاطر علاقه ی خودش به حیوانات وارد این شغل شده نه بخاطر پول .
سناریو :
شما مشتری ثابت دکتر لی بودین که هر ماه برای معاینه گربتون بهش سر میزدین و به قول منشی دکتر لی ، اون با شما رفتار خاصی داشت اما شما توجه نمیکردبد .
شما با گریه به گربه ی مریضتون که توسط دکتر لی معاینه میشد نگاه میکردید و با گریه شدید گفتید : دکتر لی ، مطمئنید حال لوسی خوب میشه ؟
مینهو نگاهی به شما کرد . . . مژه های خیستون و سرخی کم صورتتون که به زیباییتون اضافه میکرد رو کاملا انالیز کرد و تو ذهنش ثبت کرد که بعدا راجب خوشگل بودنتون جیغ بزنه . بعد گفت : مریضیش خیلی سخت نیست . . . و به طرز عجیبی با من دوسته ، اذیت نمیکنه .
شما با چشمای درشتتون نگاهی به لوسی ، گربتون و نگاهی به مینهو انداختین و با بغض گفتین : شمت شبیه همین .
و مینهو از اون خنده های بلندی کرد که منشی میگفت فقط پیش شما اون رو نشون میده . چی میشه دکتر لی درمان لوسی رو بهونه کنه و شمارو بیشتر ببینه و کم کم بهتون اعتراف کنه ؟
خیلی ممنونم بابت لایکاتون ، اما اگر کامنت بزارید و نظرتون رو بابت نوشته هام بگین من حتی خوحال تر میشم و بیشتر فعالیت میکنم
#لینو #مینهو #سناریو #فیکشن
لی نو یه دامپزشکی داره . اون بهترین دامپزشک دامپزشکیِ (تو در تو شددد) خودشه و مردم حاضرن پول زیادی پرداخت کنن که پتشون توسط اون معاینه بشه اما اون هیچوقت قبول نمیکنه و مثل بقیه دامپزشک ها کاملا عادلانه و بدون هزینه ی اضافی کار انجام میده ، برای همین اون همیشه وقتش پره . اون وضع مالی کاملا متوسطی داره . شابد بپرسید خب چرا از افراد پولدار هزینه ی اضافی دریافت نمیکنه ؟ بخاطر اینکه مینهو فقط بخاطر علاقه ی خودش به حیوانات وارد این شغل شده نه بخاطر پول .
سناریو :
شما مشتری ثابت دکتر لی بودین که هر ماه برای معاینه گربتون بهش سر میزدین و به قول منشی دکتر لی ، اون با شما رفتار خاصی داشت اما شما توجه نمیکردبد .
شما با گریه به گربه ی مریضتون که توسط دکتر لی معاینه میشد نگاه میکردید و با گریه شدید گفتید : دکتر لی ، مطمئنید حال لوسی خوب میشه ؟
مینهو نگاهی به شما کرد . . . مژه های خیستون و سرخی کم صورتتون که به زیباییتون اضافه میکرد رو کاملا انالیز کرد و تو ذهنش ثبت کرد که بعدا راجب خوشگل بودنتون جیغ بزنه . بعد گفت : مریضیش خیلی سخت نیست . . . و به طرز عجیبی با من دوسته ، اذیت نمیکنه .
شما با چشمای درشتتون نگاهی به لوسی ، گربتون و نگاهی به مینهو انداختین و با بغض گفتین : شمت شبیه همین .
و مینهو از اون خنده های بلندی کرد که منشی میگفت فقط پیش شما اون رو نشون میده . چی میشه دکتر لی درمان لوسی رو بهونه کنه و شمارو بیشتر ببینه و کم کم بهتون اعتراف کنه ؟
خیلی ممنونم بابت لایکاتون ، اما اگر کامنت بزارید و نظرتون رو بابت نوشته هام بگین من حتی خوحال تر میشم و بیشتر فعالیت میکنم
#لینو #مینهو #سناریو #فیکشن
- ۲.۰k
- ۱۲ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط