تک پارتی درخواستی

خب ببین جدیدا به جونگ کوک رژیمهای سختی میدن و این واقعا کاریه که خودم دلم می خواد با کمپانی بکنم خب وقتی ما مافیای خیلی معروفی هستیم و قاتلیم دیگه بعد بخاطر اینکه به جونگ کوک خیلی سخت می گیرن رییس کمپانی رو میکشیم و یه خبر منتشر می کنیم که اگه دوباره کمپانی ها همچین کاری کنن قربانی بعدی اونها هستن .(ما عاشق جونگ کوک هستیم و همسنیم)

ویو ات:
یه صبح مسخره دیگه باید باز برم دفتر سوار ماشین شدم طولی نکشید که رسیدم میخواستم برم داخل که صدای ۲نفر میومد که.داشتن درباره جونگ کوک صحبت می‌کردن انگار آرمی بودن
طرف:تازگیا جونگ کوک خیلی رژیم های سختی میگره بچم قربونش برم
اون یکی طرف(خفه شو کمبود اسم دارم):ای من ریدم دهن کسی که این رژیم ها رو بهش میده اون لپ های قشنگش از بین رفتن (رفتن اونور)
[ات رفت داخل ]
این دیگه داره از کنترل خارج میشه یعنی چی چرا آخه...........دیگه نمی‌تونم دست رو دست بزارم و کاری نکنم باید یکاری کرد اینجوری نمیشه (ات شب واسه ی کشتنش یه نقشه کشید و همون شب گفت که برن بکشنش)[فردا بعد مرگش]
اخبار:رئیس کمپانی بیگ هیت آقای بنگ سی هیوک همین دیشب کشته پیدا شدن و طبقه برسی های پلیس اونطور که هست هیچ اساری از کسی که کشتش نیست و این میتونه کار یه باند مافیایی خِبرهِ باشه
(خبری که ات انتشار کرد)
مرگ آقای بنگ سی هیوک به دست من بود و این بخاطر رژیم هایی بود که به جئون جونگ کوک عضو بی تی اس میداد طبقه گفته من از این به بعد هر کمپانی به آیدل ها رژیم های سخت و طاقت فرسا بده اون هم قراره به سرنوشت بنگ سی هیوک دچار بشه🩸🪦
ویو جونگ کوک:
بعد مرگ هیت من همه جا درمورد مرگش بود توی همین هین به یه پستی برخورد کردم(پست ات)خیلی دوست داشتم ملاقاتش کنم اون بخاطر من این کارو کرده بود و از یها طرف هم واقعا میترسیدم ولی همه جرعت ر. جمع کردم وبهش پیام دادم
ویو ات:
بعد از انتشار اون از طرف جونگ کوک یه پیام دریافت کردم میخواستش ببینتم منم دوس داشتم ببینمش پس قبول کردم و به یه جای خلوت رفتیم
کوک:ام چیزه تو هیت من رو کک...شتی
ات:خب....ببین اگه قراره درمورد این حرف بزنی من برم بعدشم آره بخاطر تو
کوک:نه خب....مممنونم ولی چرا این کارو کردی اونم بخاطر من
ات:تو اگه یکی دوست داشته باشی این کارو براش انجام نمیدی
کوک:یعنی یعنی...توتو دودوسم داری
ات:اوهوم
کوک:واقعا (دستت رو گرفت)تو واقعا دختر خوشگلی هستی یجورایی منم وقتی دیدمت یه حسی داشتم به حس غیر عادی.....پس اگه....ازت بخوام که چیز باهم قرار بزاری قبول میکنی
ات:اوووووووو البتهههههه🥹
کوک:خب پس باهام قرار میزاری؟(خودتون بگید میزارین یا نه)
[معذرت میخوام اگه بعد شد]
*پایان*
دیدگاه ها (۵)

سناریو درخواستی وقتی بعد از حاملگیت دوباره برای اولین

سناریو درخواستی وقتی یهو ما به باسنشون میزنیم واونا هم

سناریو درخواستی وقتی داری خیار میشوری و اونا تحریک

سناریو درخواستی وقتی بهشون به فارسی میگی

𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟗عشق مافیا ویو یونادستام میلرزه. با ترس همراه جونگ کوک ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط