عشق مافیا

𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟗
عشق مافیا

ویو یونا

دستام میلرزه. با ترس همراه جونگ کوک رفتم پست عمارت دیدم جیهون رو به صندلی بستن و کلی زدنش اشکام سرازیر شد خواستم برم پیشش چند نفر جلومو گرفتن

÷جونگ کوک بزار جیهون بره
+اول باید جواب من رو بدی
÷بگو هر چی میخوای بپرس
+اگه درست جواب ندی عشقت میمیره
÷بپرس *گریه
+چرا بهم خیانت کردی
÷ *سکوت
+به نفعت هست جواب بدی وگر نه عشقت میمیره
÷جونگ کوک لطفا من نمیتونم جواب بدم
+باشه خودت خواستی
÷نه جونگ کوک لطفاااا
+تو فقط منو بخاطر پول میخواستی
÷ جونگ کوک لطفا *گریه
+پشیمونم که با تو به بورام خیانت کردم


ویو جونگ کوک

به مافیا مین اشاره کردم تفنگم رو بیاره

ویو یونا

دیدم یه نفر یه تفنگ آورد جونگ کوک تفنگ رو برداشت و روی سر جیهون نگه داشت

÷نههه جونگ کوک لطفا ااا
+دیگه دیره

ویو جونگ کوک

ماشع تفنگ رو کشیدم و... صدای بلندی توی کل عمارت پیچید و....

ویو فیک نویس

و اینه پشیمونی جونگ کوک که به بورام خیانت کرده و خیانت بدی بهش از طرف یونا خوش بخت شدن جیمین و بورام و تموم شدن زندگی یه نفر بخاطر یونا....

پایان
دیدگاه ها (۱۵)

فیک جدید تو راه هست 🖤حمایت 🥺آیدی کسی که اصکی رفتم↓@jimim_bts

#درخواستی( یک روانی )شخصیت ها: جیمین /جونگ کوک /تهیونگ /ا.ت/...

𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟖عشق مافیا چند روز بعد ویو یونا میدونم دارم به جونگ کوک...

𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟕عشق مافیاویو بورام یه نفر اومد دنبالم که ببرتم تو عمار...

𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟔عشق مافیاویو جیمینساعت 7:00 شب هست تا 1:00 ساعت دیگه م...

𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟓عشق مافیاویو بورامبا جیمین رفتم خونش فردا باید میرفتم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط