تو را میسپارم به شب های روشن!
اینک آمده ام تا رودی گذر باشم به جان گیرم غم چندین و چند ساله ات را ؛ تو باش قایقی، دل به دریا زن و برایم از مشقت های طوفان بگو ، آمده ام تا دست بر شانه ات بگذارم و گبار غم تکانم، و تو آمده ای تا باری پنداره ای باشی برای باور های مخموشم!
۲.۲k
۰۳ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.