پارت هجده

پارت هجده
رز :
داشتم همینجور وسیله میکردم تو لباسم و و صدایه عشوه هایه پونی می امد :
_وای عزیزم من خیلی تورو دوس دارم من پونیم بام دوست میشی عشقم ؟
_اره چرا جیگر !
پونی :
پسره از پشتع میز پاشد ترسیدم و رفتم یه قدم عقب تر که گفت :
_ وای عشقم امشبو باید باهم باشیم که ... چرا میترسی دله اقاتو میلرزونی ☹
و امد کمره باریکمو زود چسبید تنها کاری که تونستم کنم داد زدم و جیغ زدم که رزی امد و تمام وسیله ها از دستش ریختن ولی یه مشت زد تو بازویه عزولانیه یارو که چشاش قرمز شد و امد طرفش و یه قشو گرفت و گفت :
_ دزدی میکنی ؟ توانه این کارت اینه که هر دوتون امشب .....😂 😂 😃 🔞
(برین اونطرف همهتون بچه این 😃 )
امد که منم بگیره سهون با دندوناش (نیشایه خون آشاما رو میگم ) و چنم با دندوناش گردنشو زدن افتاد رو زمین
......
ادامه دارد 😒
چطور بود ؟
دیدگاه ها (۵)

تقلدت مباوک عچقع ناژی 😻 😻 هپی ... بِرد....دِی ....تویو

#jimin #HAPYBEDY❤ ❤

#سوگند

پارت ۵ چانیول : تو مرکز خرید هر پسری که جونی رو میدید چشمک م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط