پارت

پارت ۵
چانیول :
تو مرکز خرید هر پسری که جونی رو میدید چشمک میزد و جون کا هم اخم میکرد ...
جون کا :
یه لباس یاده مشکی و یه کفش ست و همین رفتیم خونه ارایشگر اومد و گفت :
_ گلم لباستو نشون بده ؟
نشونش دادم و گفت :
_اوکی
و سه ساعت داشت ارایش میکرد اوففف 😣
.....ادامه دارد 😎
دیدگاه ها (۳)

#سوگند

پارت هجده رز : داشتم همینجور وسیله میکردم تو لباسم و و صدایه...

پارت هفده سهون : تا اونجایی که تونستم دویدم داشتم میدویم افت...

فصل اولِ فیک meshkolia ⬛ قسمت اول : 😻 😻 😻 😻 😻 😻 😻 😻 😻 😻 😻 😻...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط