فیک جونگکوک {عروسک من}
فیک جونگکوک {عروسک من}
◄°l||l° Part 5 °l||l°►
°
°
°
°
°
°
°
°
اگه خوب گیر بیفتم چی؟
اگه احمق بازی در نیاری هیچ چی نمیشه فردا میری اونجا ... پس تا اون موقع خوب استراحت کن کوچولو
هر دوشون شروع کردن به خندیدن و از در رفتن بیرون من موندم و یه تاریکی یعنی سرنوشتم چی میشد اگه
میمردم و برادرم و نمی دیدم اون چطور تحمل میکرد با .... همین فکرو خیالا چشمام بسته شد......
___"______view Suga_____"____
'
ویو شوگا '
مشغول امضای قرار داد بودم که با صدای در سرم و بالا گرفتم
بيا *
قربان#
چه دلیل فاکی باعث شده که دوازده شب بیای و مزاحم کارم شی
متاسفم ولی اون پسر بچه به هیچ عنوان آروم نمیشه به غذاشم لب نزده
* از پس یه توله ی وحشی بر نمیاین بهتره خودم ادبش کنم
به محض وارد شدن به زیر زمین صداش داشت گوشم و پاره میکرد
مینگو: هی این درو باز کنین میخوام برم بیرون اونیم کجاست؟
درو باز کردم که دیدم یکی پام و چسبیده و غر میزنه اههه ولم کن ببینم
داشتم با دستم جداش میکردم که دستم و گاز گرفت
اخخخ سگ وحشی *
پرتش کردم که افتاد زمین
که منو گاز میگیری بی ادبم که هستی حالا که اینطوریه چن روز بدون غذا بمون تا ادب شی با دادی که زدم رفت و ی گوشه قایم شد درو فقل کردم و اومدم بیرون اون از خواهرش اینم از برادر روانیش اهههه
به عمارتی که فقط چند متر ازش فاصله داشتم خیره شده بودم واقعا بزرگ بود تعداد نگهبانهاش خیلی زیاد بودن کاش مجبور نبودم پام و اینجا بزارم اما مگه راه دیگه ای هم داشتم با دود سیگار بهش خیره شدم
یادت هست باید چی بگی؟
من دختر عموی دو هیول هستم چون دختر عموم مریضه من برای مدتی به جاش کار میکنم
آفرین این موبایلت زیاد ازش استفاده نکن مگر اینکه خبری داشته باشی فهمیدی؟
ادامه دارد........
______________________________________
■نظر¿
■کامنت¿ پلیز^^
■لایک¿
♡◇آخرین ویدیو ای که گذاشتم وایب این فیکه◇♡
______________________________________
ME¿¿¿
☆جئون یونجو☆|||☆Jeon Yunjoo☆
#Chica_Flawless
#بی_تی_اس
#کیپاپ
#فن_فیکشن
#فن_فیک
#فیک_جونگکوک
#جونگکوک
#کوکی
#بنگتن_بویز
◄°l||l° Part 5 °l||l°►
°
°
°
°
°
°
°
°
اگه خوب گیر بیفتم چی؟
اگه احمق بازی در نیاری هیچ چی نمیشه فردا میری اونجا ... پس تا اون موقع خوب استراحت کن کوچولو
هر دوشون شروع کردن به خندیدن و از در رفتن بیرون من موندم و یه تاریکی یعنی سرنوشتم چی میشد اگه
میمردم و برادرم و نمی دیدم اون چطور تحمل میکرد با .... همین فکرو خیالا چشمام بسته شد......
___"______view Suga_____"____
'
ویو شوگا '
مشغول امضای قرار داد بودم که با صدای در سرم و بالا گرفتم
بيا *
قربان#
چه دلیل فاکی باعث شده که دوازده شب بیای و مزاحم کارم شی
متاسفم ولی اون پسر بچه به هیچ عنوان آروم نمیشه به غذاشم لب نزده
* از پس یه توله ی وحشی بر نمیاین بهتره خودم ادبش کنم
به محض وارد شدن به زیر زمین صداش داشت گوشم و پاره میکرد
مینگو: هی این درو باز کنین میخوام برم بیرون اونیم کجاست؟
درو باز کردم که دیدم یکی پام و چسبیده و غر میزنه اههه ولم کن ببینم
داشتم با دستم جداش میکردم که دستم و گاز گرفت
اخخخ سگ وحشی *
پرتش کردم که افتاد زمین
که منو گاز میگیری بی ادبم که هستی حالا که اینطوریه چن روز بدون غذا بمون تا ادب شی با دادی که زدم رفت و ی گوشه قایم شد درو فقل کردم و اومدم بیرون اون از خواهرش اینم از برادر روانیش اهههه
به عمارتی که فقط چند متر ازش فاصله داشتم خیره شده بودم واقعا بزرگ بود تعداد نگهبانهاش خیلی زیاد بودن کاش مجبور نبودم پام و اینجا بزارم اما مگه راه دیگه ای هم داشتم با دود سیگار بهش خیره شدم
یادت هست باید چی بگی؟
من دختر عموی دو هیول هستم چون دختر عموم مریضه من برای مدتی به جاش کار میکنم
آفرین این موبایلت زیاد ازش استفاده نکن مگر اینکه خبری داشته باشی فهمیدی؟
ادامه دارد........
______________________________________
■نظر¿
■کامنت¿ پلیز^^
■لایک¿
♡◇آخرین ویدیو ای که گذاشتم وایب این فیکه◇♡
______________________________________
ME¿¿¿
☆جئون یونجو☆|||☆Jeon Yunjoo☆
#Chica_Flawless
#بی_تی_اس
#کیپاپ
#فن_فیکشن
#فن_فیک
#فیک_جونگکوک
#جونگکوک
#کوکی
#بنگتن_بویز
۵.۷k
۱۶ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.