وقتی خدمتکار خونش بودی

وقتی خدمتکار خونش بودی!!!!

نقش ها /ت/ تهیونگ /جیمین/ پدرت و مادرت

پارت ۱ سلام اسم من /ت هستش ۲۱ سالمه پدر و مادرم وضع مالی خوبی ندارن و من به سختی کار میکنم تا پول در بیارم من داخل
یک کافه کار میکردم
که اون کافه به دلیل نا مفهومی برای همیشه بسته شد 😐 ولی من یک کار جدید
پیدا کردم میخوام خدمتکار خونه باشم
و امروز کارم رو شروع میکنم
اسنپ گرفتم و سوار اسنپ شدم
که یه دفه...............
خب امیدوارم از این پارت لذت برده باشید
شرایط پارت بعدی
۳تا فالو
۵تا لایک

۴تا کامنت
و راستی دوستان گل اینا همش فیک هستش
اگر از داستان بدتون اومد به دل نگیرید😁
دیدگاه ها (۳)

وقتی خدمت کار خونش بودی!!!!! پارت۲اسنپ گرفتم و سوار ماشین شد...

وقتی خدمتکار خونش بودی!!!! پارت ۳ ت/مجبور شدم خودم در رو باز...

سلام دوستان من از این به بعد تصمیم گرفتم که داستان های فیک ب...

مافیای قدرتمند من فصل دوم پارت 34ا/ت. این گوشی رو از اتاق من...

چند پارتی جونگوون p1

فیک کوک (part1)*سلام من ا/ت هستم ۲۳ سالمه و متاهل هستم سه سا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط