قلبی پر از پروانه
قلبی پر از پروانه
پارت یک
زنگ خورد ، رفتم پایین با وینتر (وینتر اسپا نه )
و: وایییییییی مردم یورااااااا امتحان چند شدی؟
ی : ۲۰
و : چطوری همیشه نمرت بیستهههههه من فقط میتونم ۱۵ به بالا بدم اونم تا ۱۸ نمرههههه
ی : چی بگم والا
یهو یچیزی سفت رفت تو چش یورا
ی : آی*آروم ولی خیلی درد داره *
و : خوبی؟ چیشد؟
یهو وینتر چشم یورا رو نگاه کرد
ی کاسه خون بوددددددد
و : وایییییییی کی اینو پرت کردددددد؟
همه بچه ها اومدن کنار یورا و وینتر
تیانا: حالا مگه چیشده ؟ من بودم *با عشوه *
و : بیا اینو بکنم تو چشت میفهمی
شوگا : واییییییی یورا خوبی؟ ببخشید تیانا هواس پرتی کرد من پسر خالشم معذرت میخوام
ی : نه نه من خوبم الان میرم ی باند از مدیر میگیرم میام *با خونسردی*
ش : میشه منم بیام
ی : نه
(ولی شوگا دنبالش رفت)
ش : به مامان بابات بگو زنگ بزن
ی : نروژن
ش : اوه پس فامیلی کسی نداری؟
ی : نه کسی رو جز وینتر ندارم
ش : اوهوم پس خوبی؟
ی : آره ولی شوگا تو چرا انقدر امروز با من حرف میزنی و خوش برخورد شدی؟ چرا با همه سردی با من گرم میگیری؟ چیزی شده؟
ش : ن...ن....نهههههه معلومه که نه بیا بریم اتاق مدیر
ی : اوهوم ممنونم برو حالا
ش : نه من نمیرم
ی : خو بمون به من چه؟
*مدیر بهش باند داد*
م : کسی تو راهرو هست برات باند رو ببنده؟ من بلد نیستم
ش : آره خانوم من میتونم
م : خب برین بیرون ببندید
ی : چشم خانم
*شوگا درسخون و میشه گفت کراش کل مدرسه هست *
شوگا باند رو بست
ش : خ...خ...خب خوبی؟
ی : اوهوم ممنونم من دیگه برم کلاس
*هم کلاسین *
ش : صبر کن منم میام
دخترای کلاس :
؟ : میبینی یورا رو چقدر پیکمیه
! : اوه دقیقاااااا باید براش قلدری کنیم
ت : آره منم هستم از قسط هم زدم تو چشش
؟ : آفریننننننن
! : پس زنگ بعدی توی حیاط پرتش میکنیم روی زمین و آب و ..... *سانسور نباید اسپویل شه *
یورا اومد،،،،،،،،
و : خوبی؟ چیشد؟ درد میکنه؟
ی : نه مهم نیست *چشش رو باند زده روی یکیش *
و : بیا بشین فداتشم
ی : ممنونم
معلم اومد........
م : خب میخوایم نمرات مدرسه ای این ماه رو اعلام کنیم
بهترین ( هم درس هم خوشگلی )دانش اموز : یورا پارک
درسخون ترین دانش آموز : مین یونگی
زیباترین دانش آموز : هوانگ وینتر و تیانا لی
مبارکه تبریک بگینننننننننن
وینتر و یورا و شوگا مثل اینکه چیزی نشده نشسته بودن و همه براشون دست زدن ولی تیانا رفت کرد تو چش همه که من خوشگل ترینمممممممم
زنگ خورد..........
یورا و وینتر رفتن پایین رفتن وسط حیاط که ؟ یورا رو حل داد و ! روش آب ریخت و " و تیانا هم مسخرش کردن
کل دستای یورا زخمی شده بود
یورا بغضشو کنترل کرد
ت : واقعا که خیلی اسکلی مامان بابا هم که نداری فقط الکی پولداری دختره ی سنگ دل و سرد
یورا آروم بلند شد
تیانا خواست به یورا سیلی بزنه که.....
یهو دست یونگی اومد وسط
ش : داری چیکار میکنی تیانا * سرد و ترسناک*
ت : اوه میبینی چیکار کرد عزیزم؟ بهم بی احترامی کرد و منو زد ددیییییییی * گریه الکی*
ش : تیانا نه کرم نه کورم نه خرم دیدم واقعا که برات متاسفم دفعه بعد هم ددی صدام کنی من میدونم و تو هرزه ی بیشعور *ترسناک *
روشو کرد به یورا
ش : یورا خوبی؟
یورا تو چش یونگی با بغض نگاه کرد و دویید سمت دستشویی
ش : یورا صبر کننننننننن
و : یورا کجا میریییییییی
شوگا پشت سر یورا دویید
ش : یورا لطفا لطفا کاری نکن هیچی نشده باشه؟ بیا بیرون لطفا
ی : *با گریه* دیگه نمیتونممممم چقدر باید تحمل کنم؟ تیانا و همه فکر میکنن من سردم ولی من اگه حرفی بزنم اشکام فرار میکنن من سرد نیستممممممم
یهو صدای یورا کم شد و تموم شد
ش : یورا خوبی؟ یورا یورااااااا
یورا اومد بیرون
ی : من خوبم * صورتش و دستش رو شسته ولی بازم داره از دستش خون میاد * دیگه نیا سمتم ، ممنونم
و رفت
یهو وسط پله ها بود که غش کرد
همه * وینتر و شوگا و بقیه همکلاسی هاش * : یورا.....یورا .....یورااااااااا
وینتر اومد یورا رو بلند کرد و برد اتاق بهداشت
بهداشت هم زنگ زد امبولانس و یورا رو بردن
ش : وینتر میگم من میخوام با ماشینم برم بیمازستان یورا توهم میای
و : معلومهههههه
زنگ آخر خورد و سوار شدن و رفتن
____________
الان میام ادامشو مینویسم
پارت یک
زنگ خورد ، رفتم پایین با وینتر (وینتر اسپا نه )
و: وایییییییی مردم یورااااااا امتحان چند شدی؟
ی : ۲۰
و : چطوری همیشه نمرت بیستهههههه من فقط میتونم ۱۵ به بالا بدم اونم تا ۱۸ نمرههههه
ی : چی بگم والا
یهو یچیزی سفت رفت تو چش یورا
ی : آی*آروم ولی خیلی درد داره *
و : خوبی؟ چیشد؟
یهو وینتر چشم یورا رو نگاه کرد
ی کاسه خون بوددددددد
و : وایییییییی کی اینو پرت کردددددد؟
همه بچه ها اومدن کنار یورا و وینتر
تیانا: حالا مگه چیشده ؟ من بودم *با عشوه *
و : بیا اینو بکنم تو چشت میفهمی
شوگا : واییییییی یورا خوبی؟ ببخشید تیانا هواس پرتی کرد من پسر خالشم معذرت میخوام
ی : نه نه من خوبم الان میرم ی باند از مدیر میگیرم میام *با خونسردی*
ش : میشه منم بیام
ی : نه
(ولی شوگا دنبالش رفت)
ش : به مامان بابات بگو زنگ بزن
ی : نروژن
ش : اوه پس فامیلی کسی نداری؟
ی : نه کسی رو جز وینتر ندارم
ش : اوهوم پس خوبی؟
ی : آره ولی شوگا تو چرا انقدر امروز با من حرف میزنی و خوش برخورد شدی؟ چرا با همه سردی با من گرم میگیری؟ چیزی شده؟
ش : ن...ن....نهههههه معلومه که نه بیا بریم اتاق مدیر
ی : اوهوم ممنونم برو حالا
ش : نه من نمیرم
ی : خو بمون به من چه؟
*مدیر بهش باند داد*
م : کسی تو راهرو هست برات باند رو ببنده؟ من بلد نیستم
ش : آره خانوم من میتونم
م : خب برین بیرون ببندید
ی : چشم خانم
*شوگا درسخون و میشه گفت کراش کل مدرسه هست *
شوگا باند رو بست
ش : خ...خ...خب خوبی؟
ی : اوهوم ممنونم من دیگه برم کلاس
*هم کلاسین *
ش : صبر کن منم میام
دخترای کلاس :
؟ : میبینی یورا رو چقدر پیکمیه
! : اوه دقیقاااااا باید براش قلدری کنیم
ت : آره منم هستم از قسط هم زدم تو چشش
؟ : آفریننننننن
! : پس زنگ بعدی توی حیاط پرتش میکنیم روی زمین و آب و ..... *سانسور نباید اسپویل شه *
یورا اومد،،،،،،،،
و : خوبی؟ چیشد؟ درد میکنه؟
ی : نه مهم نیست *چشش رو باند زده روی یکیش *
و : بیا بشین فداتشم
ی : ممنونم
معلم اومد........
م : خب میخوایم نمرات مدرسه ای این ماه رو اعلام کنیم
بهترین ( هم درس هم خوشگلی )دانش اموز : یورا پارک
درسخون ترین دانش آموز : مین یونگی
زیباترین دانش آموز : هوانگ وینتر و تیانا لی
مبارکه تبریک بگینننننننننن
وینتر و یورا و شوگا مثل اینکه چیزی نشده نشسته بودن و همه براشون دست زدن ولی تیانا رفت کرد تو چش همه که من خوشگل ترینمممممممم
زنگ خورد..........
یورا و وینتر رفتن پایین رفتن وسط حیاط که ؟ یورا رو حل داد و ! روش آب ریخت و " و تیانا هم مسخرش کردن
کل دستای یورا زخمی شده بود
یورا بغضشو کنترل کرد
ت : واقعا که خیلی اسکلی مامان بابا هم که نداری فقط الکی پولداری دختره ی سنگ دل و سرد
یورا آروم بلند شد
تیانا خواست به یورا سیلی بزنه که.....
یهو دست یونگی اومد وسط
ش : داری چیکار میکنی تیانا * سرد و ترسناک*
ت : اوه میبینی چیکار کرد عزیزم؟ بهم بی احترامی کرد و منو زد ددیییییییی * گریه الکی*
ش : تیانا نه کرم نه کورم نه خرم دیدم واقعا که برات متاسفم دفعه بعد هم ددی صدام کنی من میدونم و تو هرزه ی بیشعور *ترسناک *
روشو کرد به یورا
ش : یورا خوبی؟
یورا تو چش یونگی با بغض نگاه کرد و دویید سمت دستشویی
ش : یورا صبر کننننننننن
و : یورا کجا میریییییییی
شوگا پشت سر یورا دویید
ش : یورا لطفا لطفا کاری نکن هیچی نشده باشه؟ بیا بیرون لطفا
ی : *با گریه* دیگه نمیتونممممم چقدر باید تحمل کنم؟ تیانا و همه فکر میکنن من سردم ولی من اگه حرفی بزنم اشکام فرار میکنن من سرد نیستممممممم
یهو صدای یورا کم شد و تموم شد
ش : یورا خوبی؟ یورا یورااااااا
یورا اومد بیرون
ی : من خوبم * صورتش و دستش رو شسته ولی بازم داره از دستش خون میاد * دیگه نیا سمتم ، ممنونم
و رفت
یهو وسط پله ها بود که غش کرد
همه * وینتر و شوگا و بقیه همکلاسی هاش * : یورا.....یورا .....یورااااااااا
وینتر اومد یورا رو بلند کرد و برد اتاق بهداشت
بهداشت هم زنگ زد امبولانس و یورا رو بردن
ش : وینتر میگم من میخوام با ماشینم برم بیمازستان یورا توهم میای
و : معلومهههههه
زنگ آخر خورد و سوار شدن و رفتن
____________
الان میام ادامشو مینویسم
- ۱۵.۲k
- ۱۲ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط