از یه جایی به بعد دیگه نباید غصه خورد

از یه جایی به بعد، دیگه نباید غصه خورد
باید بدونی که هر اتفاقی که قرار بوده تا الان بیفته حتما افتاده، و اوضاع یا بهتر شدنش رو شروع کرده، یا حداقل قرار نیست بدتر از این بشه.
از یه جایی به بعد، دیگه فقط باید نشست و نگاه کرد تا دید چی پیش میاد.
باید جنگیدن رو گذاشت کنار، سلاح ها رو گذاشت زمین و به زندگی لبخند زد تا ببینیم چه جایزه ای در ازای سختیایی که بهمون گرفته، داره.
اول این لبخند زدنه به زندگی سخته. فقط کافیه بیفتیم رو غلتک...


آنا جمشیدی
دیدگاه ها (۴)

ناراحت نبینمت جانمناراحتی به آن چشم هانمیایدمغرورباشدرست مثل...

من و تو در کنار هم٬ به قدری زیباییم که گاه دلم می خواهد مثل ...

نه طبقِ مُد دوستت دارمنه به حکم سنت!همه چیز بنا بر فطرت است"...

تمامِ مردمِ این شهرسراغِ جای خالی ات را از من میگیرندبرگرد؛ق...

ریالیتی شو

رمان: عضو هشتم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط