این چنین راهی میخانه نشو میترسم

این چنین راهی میخانه نشو میترسم !!
ای دل شیفته ؛دیوانه نشو میترسم !!

مشکلی نیست اگر مست نگاهی باشی !
لیک در بند ؛ دو پیمانه نشو میترسم !!

نور شمع است که از دور تماشا دارد !
بی خود از خود شده ؛ پروانه نشو میترسم !!

آخر قصه مجنون به خدا لیلا نیست !
با خودت این همه بیگانه نشو میترسم !!

سفره عشق ؛ فریبی ست و شرابش زهری ¡
گرم این سفره شاهانه نشو میترسم !!

عارفانش همه دل خون شده و حیرانند !
بی سبب عارف و فرزانه نشو میترسم !!

در کویری که ندارد گل و ریحان ای دل !
خاک آن بی ثمر است ؛ دانه نشو میترسم !!

کامرانی کن و از خیر رسیدن بگذر !
  مست یک وعده رندانه نشو میترسم !!

#ستایش_قلب_سربی
#عاشقانه_ها
#دلنوشته
#عشق_جان

#setayeshghalbesorbi ********
دیدگاه ها (۰)

جز خیالت فکری از سَرَم نمی گذرد ..بی گمان جانِ سالم به در نم...

باید بروم ...دلتنگ که شدی ,گلدان کوچک پشت پنجره را ببوس!من ,...

صدایم کن صدایت موجب تسکین درد استظهور شعله ای در ذهن یک قندی...

‌بگو چگونه بگذرم از آن نگاه مشرقینیامدی بگو چرا رسیده وقت عا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط