صدایم کن صدایت موجب تسکین درد است

صدایم کن صدایت موجب تسکین درد است
ظهور شعله ای در ذهن یک قندیل سرد است


رسیده در وجودم وضعیت در حد هشدار
شبیه یک چراغ رهنما باشم که زرد است


شده این صورتم مانند یک پرچم سفید و
سفیدی هم به معنای شکستن در نبرد است


دلم خون و دو چشمم مثل دریا گشته انگار
و انگشتم به روی گونه ها  دریانورد است


اصولا اشک مردان را کسی هرگز نبیند
اگر دیدی بدان این لحظه ی اتمام مرد است


بدینسان سرنوشتم را نوشته یک فرشته
که او زوج کسی هرگز نگردد چون که فرد است
#عاشقانه_ها
#دلنوشته
#خاص#ویسگون
#دلبرانه #عشق_جان
#ستایش_قلب_سربی
#بهارانه #بانوی_شرقی

#setayeshghalbesorbi ********

علی_قهرمانی
دیدگاه ها (۰)

این چنین راهی میخانه نشو میترسم !!ای دل شیفته ؛دیوانه نشو می...

جز خیالت فکری از سَرَم نمی گذرد ..بی گمان جانِ سالم به در نم...

‌بگو چگونه بگذرم از آن نگاه مشرقینیامدی بگو چرا رسیده وقت عا...

هر شب گلايہ  كردنش را دوست دارم با عشوہ ها دل بُردنش را دوست...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط