دوست پسر سادیسمی من

𝑁𝑎𝑚𝑒:دوست پسر سادیسمی من🍷
𝑃𝑎𝑟𝑡:3


علامت کوک:_        علامت لارا:+

یهو..

ویو لارا

جنگکوک اومد باهاش درگیر شد.
_: حالت خوبه؟
+: ا... اره خوبم ممنون
_: قابلی نداشت

رفتیم غذا خوری. غذا خوردیم و زنگ خورد رفتیم تو کلاس

یک ماه بعد

ویو لارا
از اون قضیه 1ماه میگذره هیون سوک دیگه اذیتم نمیکنه
فکر کنم دیگه جرعت نمیکنه ها ها ها😂
امروز رفتم دانشگاه
استاد اومد سر کلاس
٪: سلام بچه ها
میخوام یه خبر بدم
فردا قراره بریم اردو جزیره ججو
هرکی میخواد بیاد الان اسم بگه تا بنویسم

بعد از حرف استاد کلاس رفت رو هوا
از اونجایی که استاد هفته پیش جاها مونو عوض کرد
و جنگکوک پشت سریه منه و جیمین و شوگا هم اون یکی ردیف منن
شنیدم جنگکوک. داشت با جیمین حرف میزد
(علامت جیمین:=)

کالمه جیمین و کوک
=: کوک

_: بله

=: تو میری اردو؟

_: نمیدونم تو میری؟

=: شوگا غایبه  بزار بهش بگم ببینم میاد

_: اوک

تا جیمین به شوگا میگفت
کوک به لارا گفت:
_: لارا

+: بله؟

_: تو میری اردو؟

+: معلوم نیست

_: اگه میخوای بیا با هم بریم

+: واقعا....  چیز منظورم اینه اوکی

_:(سعی در جر نخوردن از خنده)

پایان مکالمه

=: جنگکوک
_: بله؟
=: شوگا گفت میاد
_:  اها منم میام😂
=:شیطون بلا
_: زهر مار
داشنن با هم کل کل میکردن


که یهو.......

شرایط 2 لایک 3 کامنت❤️
دیدگاه ها (۱۵)

𝑁𝑎𝑚𝑒:دوست پسر سادیسمی من🍷𝑃𝑎𝑟𝑡: 4علامت کوک:_           علامت ...

𝑁𝑎𝑚𝑒:دوست پسر سادیسمی من🍷𝑃𝑎𝑟𝑡: 5علامت کوک:_           علامت ...

𝑁𝑎𝑚𝑒:دوست پسر سادیسمی من🍷𝑃𝑎𝑟𝑡:2علامت کوک:_        علامت لارا...

𝑁𝑎𝑚𝑒:دوست پسر سادیسمی من🍷𝑃𝑎𝑟𝑡:1علامت کوک:_ علامت لارا...

+ولی پدر((علامت شاه : "))"حرف نباشه×عمو چرا ما چرا خواهرش نر...

خون آشام من My vampire 🦇 part17ویو ات داشتیم دو تایی اتاق رو...

خون آشام من My vampire 🦇 part16 ات. نه جیمین پس جمع نمیکنی ن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط