مغرور فداکار >
مغرور فداکار >
(پارت ۸)
ک یهو ی صدایی از کوچه جفتی شنیدم.. صدای جیغ دختر.. منم بدو بدو رفتم.
ی دختره رو دیدم ک ی پسر موهاشو گرفته بود چن تا پسر هم دورشون بودن... نتونستم تحمل کنم بدو بدو رفتم.
-اهای اینجا چ خبره...برای ی دختر قلدری میکنین؟چند نفره ب چن نفر
(یهو کوک و تهیونگ رو دیدم...پس همش تقصیر ایناس)
(+باز ک تویی مگ قرار نبود دیگ دخالت تکنی؟ فک کنم اون برات کافی نبود (همون موقع ک چاقو گذاشت زیر گلوش)
-منو تهدید نکن تو ی الف بچه چطور جرات میکنی... وقتی زنگ زدم پلیس میفهمی..
(+بهت گفته بودم بار بعد میکشمت... همه زود باشین گمشین
-(خطرناک شده بود یهو همه رفتن و منو اون موندیم و تهیونگ)میخوای چکار کنی؟
زنگ بزنم پلیس ادم میشی..... بوق.. الوو
(+ (گوشیش و گرفتم شکوندم)بهت هشدار داده بودم (علامت دادم تهیونگ ک ببرش عمارت)
-(گرفتم چی میگه ترسیدم فرار کردم...از همون اولم ی بچه عادی نبود)
*کجا خانم معلم فکر میکنی میتونی از دست ما فرار کنی؟
تا حالا هیچ ادمی از زیر دست ما فرار نکرده تو ک دیگ ی دختری ... خودت میای یا با زور ببرمت؟
-ولم کن اصن معلوم هست چکار میکنین اصن شما کی هستین...
(+ما...؟ اومدی میفهمی تهیونگ ببرش عمارت
*باشه کوک تو چ میکنی میای؟
(+باید برم دنبال ی دختر
*اها اون قضیه باشه اوکیه (کوک داره ی دختر مورد اعتماد پیدا میکنه)
-(تهیونگ یهو تفنگشو دراورد منو بزور برد سوار ماشین کرد نمیتونستم کاری کنم...)
تو راه هیشکی حرف نزد.. رسیدیم...
واو چ جای بزرگیه مثل قصره... حتما واسه اینکه پولدار بودن هیشکی هیچی بهشون نمیگفت..
*گیو ببرش بالا (گیو :بادیگارد.•)
•چشم قربان
-(ترسیدم .. ) کجا میریم؟
•......
-ببخشید
•....
-(مگه کره) هوفففففف
یهو بردم ی اتاق تاریک میترسیدم من فوبیای تاریکی دارم...بوی خوبی نداشت...
انداختم درو قفل کرد تنها کاری ک میتونستم بکنم جیغ و فریادکمک بود
ویو کوک**
هوف با این معلمه چکار کنم
از صبح دخترای زیادی رو ملاقات کردم همشون رو با پول میشه خرید تازه ی مشت هرزن...
نمیتونم هم اعتماد کنم ب هرکسی چون ممکنه لو بده... واسه امروز کافی بود برگشتم عمارت
(+تهیونگگ
•قربان اقا نیستن
(+کجاس خبرش
•گفتن میرن خونه
(+ خیل خوب دختره کو؟
•همونجایی ک گفتید قربان
(+فهمیدم بیا درشو باز کن
صدایی نمیومد عجیب بود
درو باز کردم ک یهو....
#سناریو #جین #شوگا #جیمین #نامجون #وی #کوک #جیهوپ #بی_تی_اس#ارمی #کیپاپ #کیپاپر #کره #رمان
#South_Korea #Army #Love
#Taehyung #Jin #JHop #Jimin #Kook #Namjoon #Shuga #BTS #Kpop #clip #music_video #music #life #hope #peace #humor
(پارت ۸)
ک یهو ی صدایی از کوچه جفتی شنیدم.. صدای جیغ دختر.. منم بدو بدو رفتم.
ی دختره رو دیدم ک ی پسر موهاشو گرفته بود چن تا پسر هم دورشون بودن... نتونستم تحمل کنم بدو بدو رفتم.
-اهای اینجا چ خبره...برای ی دختر قلدری میکنین؟چند نفره ب چن نفر
(یهو کوک و تهیونگ رو دیدم...پس همش تقصیر ایناس)
(+باز ک تویی مگ قرار نبود دیگ دخالت تکنی؟ فک کنم اون برات کافی نبود (همون موقع ک چاقو گذاشت زیر گلوش)
-منو تهدید نکن تو ی الف بچه چطور جرات میکنی... وقتی زنگ زدم پلیس میفهمی..
(+بهت گفته بودم بار بعد میکشمت... همه زود باشین گمشین
-(خطرناک شده بود یهو همه رفتن و منو اون موندیم و تهیونگ)میخوای چکار کنی؟
زنگ بزنم پلیس ادم میشی..... بوق.. الوو
(+ (گوشیش و گرفتم شکوندم)بهت هشدار داده بودم (علامت دادم تهیونگ ک ببرش عمارت)
-(گرفتم چی میگه ترسیدم فرار کردم...از همون اولم ی بچه عادی نبود)
*کجا خانم معلم فکر میکنی میتونی از دست ما فرار کنی؟
تا حالا هیچ ادمی از زیر دست ما فرار نکرده تو ک دیگ ی دختری ... خودت میای یا با زور ببرمت؟
-ولم کن اصن معلوم هست چکار میکنین اصن شما کی هستین...
(+ما...؟ اومدی میفهمی تهیونگ ببرش عمارت
*باشه کوک تو چ میکنی میای؟
(+باید برم دنبال ی دختر
*اها اون قضیه باشه اوکیه (کوک داره ی دختر مورد اعتماد پیدا میکنه)
-(تهیونگ یهو تفنگشو دراورد منو بزور برد سوار ماشین کرد نمیتونستم کاری کنم...)
تو راه هیشکی حرف نزد.. رسیدیم...
واو چ جای بزرگیه مثل قصره... حتما واسه اینکه پولدار بودن هیشکی هیچی بهشون نمیگفت..
*گیو ببرش بالا (گیو :بادیگارد.•)
•چشم قربان
-(ترسیدم .. ) کجا میریم؟
•......
-ببخشید
•....
-(مگه کره) هوفففففف
یهو بردم ی اتاق تاریک میترسیدم من فوبیای تاریکی دارم...بوی خوبی نداشت...
انداختم درو قفل کرد تنها کاری ک میتونستم بکنم جیغ و فریادکمک بود
ویو کوک**
هوف با این معلمه چکار کنم
از صبح دخترای زیادی رو ملاقات کردم همشون رو با پول میشه خرید تازه ی مشت هرزن...
نمیتونم هم اعتماد کنم ب هرکسی چون ممکنه لو بده... واسه امروز کافی بود برگشتم عمارت
(+تهیونگگ
•قربان اقا نیستن
(+کجاس خبرش
•گفتن میرن خونه
(+ خیل خوب دختره کو؟
•همونجایی ک گفتید قربان
(+فهمیدم بیا درشو باز کن
صدایی نمیومد عجیب بود
درو باز کردم ک یهو....
#سناریو #جین #شوگا #جیمین #نامجون #وی #کوک #جیهوپ #بی_تی_اس#ارمی #کیپاپ #کیپاپر #کره #رمان
#South_Korea #Army #Love
#Taehyung #Jin #JHop #Jimin #Kook #Namjoon #Shuga #BTS #Kpop #clip #music_video #music #life #hope #peace #humor
۸.۱k
۲۴ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.