تا شدم بی خبر از

تا شدم بی خبر از
خویش،خبرها دیدم
بی خبرشو،که خبرهاست
در این بی خبری...!
دیدگاه ها (۱۴)

دلتنگ توام؛ ای تو همانی که ندارم...!

هم ز دل دزدید صبر و هم دل دیوانه رایارِ ما با خانه می دُزدَد...

مستِ یک دلبر شدم دیوانه گشتم عاقبتگردِ شمعش سوختم پروانه گشت...

تا آینه رفتم که بگیرم خبر از خویشدیدم که در آن آینه همجز تو ...

میگفتند رفتن‌هایِ واقعی هیچگاه خبر نمیدهند ؛ زمانی که به خود...

الان چه خبری بشنوید خیلی خوشحال میشید؟!#مهمترین خبر

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط