🎤 سناریو: «کیک سوختهی بلکپینک»
🎤 سناریو: «کیک سوختهی بلکپینک»
هوای بکاستیج بوی اسپری مو و هیجان میداد. کنسرت تو تازه تموم شده بود، نورها خاموش شده بودن، ولی صدای طرفدارا هنوز از سالن میاومد.
لیسا با ذوق دوید سمتت:
> «ا.تتتتتت! اولین سولوتو ترکوندییی!»
رزی بغلت کرد، جنی با لبخند خاصش گفت:
> «حالا نوبت جشن ماست!»
ناگهان جیسو از پشت پرده یه کیک بزرگ با شمعهای صورتی آورد — تولد گروه بود.
تو با هیجان فندک رو روشن کردی و گفتی:
> «من شمعها رو روشن میکنم!»
اما همون لحظه، فندک یه جرقه زد و تکهای از فوندانت روش شعلهور شد 🔥
همه جیغ زدن، لیسا با دست بادی زد، رُزی با بطری آب پاشید، جنی از خنده روی زمین افتاد و جیسو گفت:
> «تبریک ا.ت، حالا کیکمون هم سولوی آتشین خودش رو داشت!» 😂
آخرش کیک نصفش سوخته بود، ولی همه با خنده و خامهی پخششده روی صورتت عکس گرفتن.
اون شب، عکستون با کپشن «🔥 ا.ت vs کیک تولد 🔥» ترند شد.
و تو، در حالی که هنوز خامه روی دماغت بود، گفتی:
> «قول میدم سال بعد فقط شعم هارو روشن کنم ، نه کیک رو😂!»
هوای بکاستیج بوی اسپری مو و هیجان میداد. کنسرت تو تازه تموم شده بود، نورها خاموش شده بودن، ولی صدای طرفدارا هنوز از سالن میاومد.
لیسا با ذوق دوید سمتت:
> «ا.تتتتتت! اولین سولوتو ترکوندییی!»
رزی بغلت کرد، جنی با لبخند خاصش گفت:
> «حالا نوبت جشن ماست!»
ناگهان جیسو از پشت پرده یه کیک بزرگ با شمعهای صورتی آورد — تولد گروه بود.
تو با هیجان فندک رو روشن کردی و گفتی:
> «من شمعها رو روشن میکنم!»
اما همون لحظه، فندک یه جرقه زد و تکهای از فوندانت روش شعلهور شد 🔥
همه جیغ زدن، لیسا با دست بادی زد، رُزی با بطری آب پاشید، جنی از خنده روی زمین افتاد و جیسو گفت:
> «تبریک ا.ت، حالا کیکمون هم سولوی آتشین خودش رو داشت!» 😂
آخرش کیک نصفش سوخته بود، ولی همه با خنده و خامهی پخششده روی صورتت عکس گرفتن.
اون شب، عکستون با کپشن «🔥 ا.ت vs کیک تولد 🔥» ترند شد.
و تو، در حالی که هنوز خامه روی دماغت بود، گفتی:
> «قول میدم سال بعد فقط شعم هارو روشن کنم ، نه کیک رو😂!»
- ۲.۵k
- ۱۹ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط