دردم از یار است و درمان نیز هم

دردم از یار است و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم

یاد باد آن کو به قصد خون ما
عهد را بشکست و پیمان نیز هم

👤 حافظ
دیدگاه ها (۱)

الا ای دلربای خوش بیا کامد بهاری خوششراب تلخ ما را ده که هست...

گرفتم سهل سوز عشق را اول، ...

عاشقان را چه غم از سرزنش دشمن و دوستیا غم دوست خورد یا غم رس...

تا تو بر داشته ای دل ز من و مسکن من ! بند بشکست و ...

دام سخت است مگر یار شود لطف خداورنه آدم نبرد صرفه ز شیطان رج...

بیچاره دل هیچ ندید از گذار عمرحضرت حافظروزگاریست که دل چهره ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط