گرفتم سهل سوز عشق را اول

گرفتم سهل سوز عشق را اول،
ندانستم
که صد دریای آتش
از شراری می شود پیدا

👤 صائب تبریزی
دیدگاه ها (۱)

خلق را گر چه وفا نیست و لیکن گل مننه گمان دار که رفتی و فرام...

کجا روم چه کنم چاره از کجا جویمکه گشته‌ام ز غم و جور روزگار ...

الا ای دلربای خوش بیا کامد بهاری خوششراب تلخ ما را ده که هست...

دردم از یار است و درمان نیز همدل فدای او شد و جان نیز همیاد ...

در رفاقت رسم ما جان دادن استهر قدم را صد قدم پس دادن استهرکه...

💠 عیب خود دیدن🔘امام سجاد (علیه السلام) فرمودند:🔰کَفی بِالمَر...

غرور اسلیترینی (فصل ۲) P5

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط