بسم الله الرحمن الرحیم

بسم الله الرحمن الرحیم
نام داستان: نسیم خنک
نویسنده: avin._.ar
ژانر: عارفانه_تراژدی_عاشقانه
خلاصه:
زمانه آدم را می‌کشد در دل روزگار در آن‌جایی که حس می‌کنی چیزی کم گذاشته‌ای! یک دخترک پیدا می‌شود که در دل دنیا بی‌کس مانده و همین بی‌کسی به آدمی تبدیلش کرده که غذای روحش را آن‌قدر نخورده، روحش پژمرده شده و با هر نسیم گرمی، آن چنان ذوب می‌شود که گویی هرگز نبوده است…
مقدمه:
به آن جایی رسیدم که احساس دریده شدن دارم!
به آن جایی که تنگناست و درجه حرارتش من را به یاد جهنم می‌اندازد…
چه می‌گوید این احساس؟ من چه خطایی مرتکب شده‌ام؟
صدایی از درونم می گوید:
«خطا تر از این‌که به خدا دل نسپرده‌ای؟!»
همیشه به مادرم می‌گفتم که می‌خواهم تختم را جلوی پنجره‌ی اتاقم بگذارم؛ ولی خب مادرم ترس زلزله را داشت.
حالا که نبود، غمی برای زلزله نداشتم. برایم مهم نبود که بر سرم نازل شود یا نه! زندگی‌ام را می‌کردم و منتظر بودم که فقط تمام شود.
روی تختم نشسته بودم و سمت چپ بدنم رو به دیوار پنجره تکیه داده بودم. به رفت و آمد مردم نگاه می‌کردم و مثل آدم های کلیشه‌ای نمی‌گفتم: «خوشا به حال این مردم که حداقل کسی را دارند»
بخشی از داستان:
همیشه به مادرم می‌گفتم که می‌خواهم تختم را جلوی پنجره‌ی اتاقم بگذارم؛ ولی خب مادرم ترس زلزله را داشت. حالا که نبود، غمی برای زلزله نداشتم. برایم مهم نبود که بر سرم نازل شود یا نه! زندگی‌ام را می‌کردم و منتظر بودم که فقط تمام شود.
روی تختم نشسته بودم و سمت چپ بدنم را به دیوار پنجره تکیه داده بودم. به رفت و آمد مردم نگاه می‌کردم و مثل آدم های کلیشه‌ای نمی‌گفتم: «خوشا به حال این مردم که حداقل کسی را دارند» نگاهشان می‌کردم و می‌گفتم:« یکی به داد کسانی برسد که مانند من تنها هستند.»
http://novelfor.ir/دانلود-داستان-نسیم-خنک/
دیدگاه ها (۱)

نام رمان : رسپینانام نویسنده: زهرا تیموریژانر: عاشقانه_ اجتم...

★نام رمان: پس کوچه های زندگی★★نویسنده: masoo★★‌ژانر: عاشقانه...

نـام رمـان: شـریـک آرزویـم بـاشنـام نـویسنـده: زهـرا تیمـوری...

لطفا عضو بشید http://forum.novelfor.ir

تاوان خوشبختی اینده ات را اکنون پس بده

هزارمین قول انگشتی را به یاد اور پارت ۶

خیلی زود یاد گرفتم که عضو یه اقلیتم. مخصوصا که #مدرسه سفیدپو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط