دلم برای دیدنت مذاب شد نیامدی
دلم برای دیدنت مذاب شد نیامدی
چقدر دوری شما عذاب شد نیامدی
به شهر وعده دادم که میرسی و پیششان
دوباره نوکر شما خراب شد نیامدی
صدا زدی حسین را صدا زدم حسین را
تمام عمر من پر از جواب شد نیامدی
شب یتیم مجتبی گذشت و من ندیدمت
چقدر شاخههای گل، گلاب شد نیامدی
دوباره شد محرم و رسید صاحب عزا
ببین که مادرت ز گریه آب شد نیامدی
سری بزن به اشک ما بیا که روز بعد از این
نگویمت که روضهی رباب شد نیامدی
عروس فاطمه چرا به زیر آفتاب؟
دوباره روی مادری کباب شد نیامدی
چقدر دوری شما عذاب شد نیامدی
به شهر وعده دادم که میرسی و پیششان
دوباره نوکر شما خراب شد نیامدی
صدا زدی حسین را صدا زدم حسین را
تمام عمر من پر از جواب شد نیامدی
شب یتیم مجتبی گذشت و من ندیدمت
چقدر شاخههای گل، گلاب شد نیامدی
دوباره شد محرم و رسید صاحب عزا
ببین که مادرت ز گریه آب شد نیامدی
سری بزن به اشک ما بیا که روز بعد از این
نگویمت که روضهی رباب شد نیامدی
عروس فاطمه چرا به زیر آفتاب؟
دوباره روی مادری کباب شد نیامدی
- ۷۶۲
- ۲۹ مهر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط