Part 3
Part 3
رفتم توی اتاق که دیدم
خوشو بغل ورده
و داره گریه میکنه
رفتم نزدیکش بهش گفتم
+گریه نکن پنج دقیقه بعد میام
که ازت عکس بگیرم و برای خریدار
(منظورش باباشه)بفرستم
دستمو محکم گذاشتم
روی چونه اش و تهدید وارانه
بهش گفتم فهمیدی ؟
و چونشو هول دادم به سمت جلو
و از اتاق بیرون اومدم
رفتم پیش یکی از خدمت کارا که
از ترکیه به کره اومده بود و اسمش
اورهان بود و بهش گفتم
هرچقدر میتونی اطلاعات در مورد
سینره پیدا کنه و چندتا از
خدمت کارا بفرسته بار برای پیداکردن
دختر خوشگل و خوش هیکل
شرط پارت بعد ۵ لایک
رفتم توی اتاق که دیدم
خوشو بغل ورده
و داره گریه میکنه
رفتم نزدیکش بهش گفتم
+گریه نکن پنج دقیقه بعد میام
که ازت عکس بگیرم و برای خریدار
(منظورش باباشه)بفرستم
دستمو محکم گذاشتم
روی چونه اش و تهدید وارانه
بهش گفتم فهمیدی ؟
و چونشو هول دادم به سمت جلو
و از اتاق بیرون اومدم
رفتم پیش یکی از خدمت کارا که
از ترکیه به کره اومده بود و اسمش
اورهان بود و بهش گفتم
هرچقدر میتونی اطلاعات در مورد
سینره پیدا کنه و چندتا از
خدمت کارا بفرسته بار برای پیداکردن
دختر خوشگل و خوش هیکل
شرط پارت بعد ۵ لایک
۱.۳k
۲۴ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.